نمی توان انکار کرد که جامعه طراحی برای سیستم های طراحی بسیار سخت شده است. این از روند محبوب به جنبش کاملاً فارغ التحصیل شده است.
در مرحله ای هستیم که می توانید برای مشاغل خاص سیستم های طراحی درخواست کنید و اظهاراتی مانند: “در آینده ، هر مارک و هر محصولی از سیستم طراحی استفاده خواهد کرد” کاملاً منطقی به نظر می رسد.
من در مورد سیستم های طراحی همان احساسی را دارم که قبل از سخنرانی ناتاشا جن در سال ۲۰۱۸ با عنوان “Desin Thinking Is Bullsh * t” در مورد تفکر طراحی احساس کردم. یعنی چرا هیچ کس در مورد نکات منفی صحبت نمی کند؟ معلوم شد که کاملاً درست نیست.
در جستجوی بیش از ۲۰۰ مقاله در medium و سایر وبلاگها بصورت آنلاین ، من در زیر همه روش هایی که برای بررسی جنبش سیستم های طراحی آغاز شده است، یک جریان زیرزمینی را پیدا کردم.
اما هنوز احساس می شود که انتقادهایی که به صورت عصبی خاموش شده، واجد صلاحیت غیرقابل لزوم و پیش بینی شده است.
به نام تفکر انتقادی و یک بحث سالم ، معتقدم زمان آن فرا رسیده است که بدون هیچ تعریفی این قضیه را مطرح کنیم که سیستم های طراحی، در حقیقت، مزخرف هستند.
تعریف
ریشه مشکل سیستم های طراحی را می توان در تعریف یافت. در اینجا یک توضیح ساده از یک مقاله محبوب در این زمینه آورده شده است: “
یک سیستم طراحی منبع واحدی از حقیقت است که تمام عناصری را که به تیم ها اجازه می دهد یک محصول را طراحی ، تحقق بخشند و توسعه دهند ، گروه بندی می کند.” ~
هر آنچه باید بدانید
این تلاش برای استفاده از ابزارها و روش های موجود ، مانند راهنماهای سبک و الگوها ، و افزودن دارایی های کمتر ملموس دیگر مانند ارزش ها و روش ها یا کارهایی است که با هم ، یک سیستم طراحی را از ابتدا تا انتها به عنوان یک فرایند کامل ارائه می دهد. این اشتباه است. عبارت “سیستم طراحی” باید زنگ هشدار را به صدا درآورد
. در این نقل قول از براد فراست در تعریف سیستم های طراحی، می توان تفکر مسئله دار دیگری را مشاهده کرد: “
مجموعه ای از اجزای طراحی رابط کاربر بدون همراهی فلسفه، اصول، دستورالعمل ها، فرآیندها و مستندات مانند ریختن یک دسته از اجزای IKEA روی زمین است و گفتن” اینجا ، یک کمد بساز! “دستورالعمل ها و مستندات همراه با اجزای طراحی رابط کاربری به عنوان کتابچه راهنمای همراه با اجزای IKEA برای کمک به کاربر در ساخت درست و موفقیت آمیز مبلمان. ” ~
این یک قیاس صداپیشگی شسته و رفته است ، اما مثل این است که بگوییم ما به یک سیستم طراحی نیاز داریم تا مشتریان ما بدانند چگونه برنامه خود را از اجزای واکنش ما جمع کنند. این پیشنهاد می گویید که هر کسی باید بتواند بدون توجه به تخصص، طرحی را بسازد.
این گفته، این ایده را به وجود می آورد که اگرچه بعضی از طراحان (احتمالاً اقلیت) مسئولیت ایجاد اصول و فرایندها را بر عهده دارند، به دیگران الگوی کلید طراحی آلن تحویل داده می شود و مونتاژ ربات ، مونتاژ ربات را بر عهده خواهد گرفت. به سختی یک چشم انداز الهام بخش است.
سیستم های طراحی ، طراحی را به یک جعبه تأیید تبدیل می کنند
در دنیای امروز طراحی به این جعبه تبدیل شده است که مردم فقط می خواهند آن را چک کنند.” ~
ناتاشا جن: تفکر طراحی مزخرف است
در انتقاد جن از تفکر طراحی و مسائلی که می توانیم با سیستم های طراحی پیدا کنیم مقدار متقاطعی وجود دارد.
بزرگترین کراس اوور، هسته اصلی این ایده است که فرایند طراحی باید ساده، سریع و قابل دسترسی برای غیرطراحان باشد.
با تلاش برای فهرست بندی و منطقی سازی همه چیز، نتیجه سیستم طراحی، اتمیزه سازی و کدگذاری فرآیند طراح است به گونه ای که بدون توجه به صلاحیت طراحی آن، قابل درک و برای هر کسی قابل اجرا باشد.
این باعث بی ارزش شدن طراحی و تضعیف طراحان می شود. “شما نمی توانید طراحی را بسیار مورد توجه قرار دهید در حالی که مقدار زیادی از آن را به سیستم کنترل مرکزی منتقل می کنید.”
سیستم های طراحی باعث ایجاد طراحان بد می شود ما سیستم هایی را ایجاد می کنیم که وظایف سطح پایین را به صورت خودکار انجام می دهند که هدف اصلی آن پیگیری کارایی است.
دیدگاه اساسی در تفکر در پشت سیستم های طراحی، خواه عمدی باشد یا نه، این است که طراحی در مسیر کار انتقادی تری قرار دارد.
سیستم های طراحی وقت تلف می کنند
ما ۲ سال را در حال ساخت بهترین بخش مدل مشارکت برای سیستم طراحی GOV.UK هستیم و هنوز کار ما تمام نشده است. حتی نزدیک نیست. ” ~
این افسانه است که سیستم های طراحی مشکلات آسان را حل می کنند. سیستم های طراحی برای ایجاد، زمان و تلاش زیادی نیاز دارند و برای نگهداری، به روزرسانی و تکامل به کار مداوم نیاز دارند. هرچه یک سیستم طراحی بزرگتر، جامع تر باشد مراجعه به آن سریعتر و مرتبط نگه داشتن آن دشوارتر است. باید زمان صرف شود تا نه تنها سیستم به روز شود بلکه هر گونه تغییر را در بین تیم ها اعلام کند.
هرچه از سوراخ خرگوش سیستم طراحی عمیق تر می روید، شن و ماسه سریع تری را برای شرکت خود در آینده می ریزید. وقتی سیستم طراحی راه اندازی شد، اکنون طرح درگیر توسعه شده است.
ایجاد تغییر در سیستم طراحی ساده نخواهد بود، به طور بالقوه نیاز به خروج از افرادی است که ممکن است نگرانی های مشابه طراحی را نداشته باشند. وقتی طراحی با کد در هم آمیخته می شود، تغییرات محصول را کند و حتی دلسرد می کند، زیرا اکنون مهندسی برای نگهداری و تکامل سیستم مورد نیاز است.
بسیاری از طراحان محصول برای استارتاپ هایی که تحت نام تجاری، محوری محصولات و تعمیرات اساسی کد کد خود با فرکانس گیج کننده کار می کنند، کار می کنند. من در استارتاپی کار کرده ام که در سه سال اول چندین مارک تجاری و محوری محصول داشته است. چرا در این زمینه با یک سیستم طراحی اذیت می شویم؟
هیچ کس از شما برای اتلاف وقت در یک محصول داخلی هنگامی که می توانستید روی محصول واقعی کار کنید ، اعتبار سنجی ویژگی ، یافتن تناسب بازار محصول یا کمک به بازاریابی و فروش در دستیابی به اهداف گسترده کاری ، از شما تشکر خواهد کرد.
درست است که سیستم های طراحی به شما امکان می دهد در یک زمینه سریعتر پیش بروید – وقتی که در یک مسیر اشتباه حرکت می کنید.
پس از آنکه سرانجام سیستم طراحی خود را آماده کردید، می توانید قبل از پایان روز آن درخواست طراحی را جمع بندی کنید.
اما با کوتاه کردن روند طراحی و تأکید بیش از حد بر سرعت، سیستم های طراحی فضای مورد نیاز را برای سوال بردن فرضیات موجود در یک کار از بین می برند ،
احتمالات جدید را تصور می کنند یا حتی در وهله اول آیا این ویژگی یا صفحه نمایش جدید مورد نیاز است یا خیر.
سیستم های طراحی کار نمی کنند
چالش با هر سیستم طراحی این است که اگر بدون مشورت از بالا به پایین تحمیل شوند، کار نمی کنند، پذیرفته نمی شوند، رشد نمی کنند یا استفاده نمی شوند.”
طراحی سیستم در مکان های دشوار سیستم های طراحی یک نقطه شکست هستند، زیرا اجزای یکسانی را به نقاط مختلف لمس محصول و خدمات در سراسر سازمان می رسانند. یک اشکال یا خطای ناخواسته اکنون در هر رابط کاربری ضرب شده است.
به لطف ماهیت توسعه نرم افزار، اشکال زدایی در عین آسان بودن برای نصب بسیار دشوارتر است. تنها راه حل برای مهندسی سرمایه گذاری حتی بیشتر در آزمایش و نگهداری است.
واقعیت این است که تنها افرادی که واقعاً سیستم های طراحی را در پیش می گیرند طراحانی هستند که آنها را ایجاد می کنند. سیستم های طراحی ، فرزندان مستقیم پدربزرگشان به همان اندازه خسته کننده و نادیده گرفته شده ، رهنمودهای مارک تجاری هستند.
در یک محیط کار سریع ، سایر اعضای تیم رها می شوند و آنچه را که برای ادامه کار نیاز دارند پیدا می کنند. آنها فرض می کنند که با هر نوع مراجعه تنبلی به سیستم طراحی ، اکنون کار خوبی هستند. این پیامدهای جدی برای ارتباط و همکاری بین تیم ها دارد.
سیستم های طراحی متن را نادیده می گیرند
طراحان آموزش دیده اند و انتظار می رود که بر اساس قضاوت تصمیمات خوبی بگیرند … برای در نظر گرفتن این قضاوت در سیستمی که از طریق گروه اندیشی آشکار می شود ، ارائه تخصص طراحان فردی به یک نیروی خارجی است.”
سیستم های طراحی باعث ایجاد طراحان بد می شود یک سیستم طراحی چیزی را که باید مرجع اصلی هر طراح باشد ، کاهش می دهد: زمینه. اکنون یک سیستم وجود دارد ، فشار برای طراحان این خواهد بود که همه چیز را از طریق قوانین خود تجزیه و تحلیل کنند و راه حل هایی را از دارایی های موجود در سیستم جمع کنند.
همراه با دانش وجود سیستم طراحی به منظور سرعت بخشیدن به کار آنها ، تحقیقات متنی و آزمایش در آن مناطق خاکستری در اوایل روند تحت یک فرهنگ متمرکز بر عملکرد بیش از حد تحت فشار قرار خواهد گرفت.
هدف اصلی یک سیستم پوشش دادن همه مبانی است. اما این رویکرد قرار است نتایج متوسطی را در طراحی ایجاد کند ، زیرا هر سیستم از پیش تعریف شده همیشه فاقد ماده اصلی حیاتی است.
خارج کردن یک مولفه از متن ، تنظیم قوانین و انبوهی از متغیرها ، این توهم غلط را ایجاد می کند که اکنون این مولفه می تواند بدون مراجعه به متن جدید اعمال شود.
علاوه بر این ، با تلاش برای پوشش سیستماتیک همه موارد، سیستم طراحی ایجاد نفخ غیر ضروری، مستند کردن سبک ها و مولفه هایی می کند که حتی ممکن است هرگز لازم نباشد.
این عقیده رایج که یک سیستم طراحی باید به طور مداوم تکامل یابد ، به خودی خود تشخیص این است که هرگز برای مقابله با مشکلات دنیای واقعی که با آن روبرو است کافی نخواهد بود. این اغلب به عنوان یک هشدار ارائه می شود، اما تفکر نادرست و نابجا را نشان می دهد.
اگر چیزی همیشه عملی شود ، همیشه به روز می شود ، چگونه می توان به آن اعتماد کرد؟
سیستم های طراحی خلاقیت را در بند میکشد و مهارت را از بین میبرد
سیستم های طراحی می توانند باعث تنبلی طراحان شوند و آنها را وادار می کند فقط به اجزای موجود در سیستم طراحی فکر کنند. دام پنهان، سازگاری و راحتی را بر خلاقیت و کار حرفه ای انتخاب می کنند.
وقتی برای پیگیری یکنواختی از ثبات قیمتی بیش از حد قائل می شوید ، قوانین بی مورد زیادی ایجاد می کنید که تفکر خلاقانه را از قبل محدود می کند ، حتی قبل از آنکه عملی شود.
وقتی برای دستیابی به سرعت به راحتی ارزش خود را می دهید ، فرآیند کار جامع لازم برای توسعه کار یک طراح را می کشید
. سیستم های طراحی کاملاً معنی دار هستند و هیچ کس نمی تواند جاه طلبی آنها را تقصیر کند. اما با تجزیه و تحلیل روند طراحی با قوانین تجویز شده گام به گام ، آزادی طراح برای کار خلاقانه را محدود می کند. یکی از دلایل اصلی ذکر شده برای پیاده سازی سیستم طراحی، دستیابی به سازگاری است. ارادت برده داری به ثبات، تفکر خلاق را می کشد.
ساخت این سیستم باعث می شود طراحان خود را در جزئیات اجزا از دست بدهند ، در حالی که از طراحی محصولات بزرگتر غافل می شوند. کاربران اهمیتی نمی دهند که شعاع حاشیه دکمه های شما یکسان باشد. از طرف دیگر، درصورت عدم حل مشکلات اصلی تعامل، آنها به سرعت محصول شما را خراب می کنند. آنچه واقعاً باید به آن اهمیت دهیم انسجام است.
انسجام به درجه ای از ثبات نیاز دارد، اما نه در قوانین از پیش تعیین شده. فضایی برای انحرافات متنی و آزمایشات بیشتر وجود دارد، تعریف اینکه این انسجام از کجا و چگونه حاصل می شود را به قضاوت طراح واگذار می کند. سیستم های طراحی چیزی را که نسیم طالب “روح در بازی” می خواند حذف می کنند.
دائماً تلاش برای بهینه سازی کار و فشردن کارآیی بیشتر ، سرنوشت شما را در مکانی رها می کند که هیچ چیز از صنعت دستی نمی تواند وجود داشته باشد، درنتیجه شما را از کار خود بیزار می کند.
فقط کسی که در کار خود تسلط داشته باشد در موقعیت نوآوری است. زیرا از طریق تجربه می فهمند که نوآوری به آزمون و خطا نیاز دارد و نتیجه آن است.
سیستم های طراحی با اعمال و گسترش یکنواختی در طراحی، جایی برای آزمون و خطا ندارند. رویکردی که قادر به انطباق و تکامل موفقیت آمیز – برای نوآوری – در یک فضای دائماً درحال تغییر فناوری نباشد.
نکته آخر
من معتقدم ما باید سیستم ها را نتیجه یک طرز تفکر درباره طراحی بدانیم.
وقتی روش کار خود، ابزارهایی که استفاده می کنیم، طرز فکر و تمرکز خود را انتخاب می کنیم، باید تعادل برخی از ارزشهای اصلی را در نظر بگیریم. بر خلاف تفکر در پشت آن، من ترجیح می دهم موارد زیر را ترجیح دهم:
برقراری ارتباط بیش از اسناد، کاردستی بیش از راحت، خلاقیت بیش از یکنواختی، انسجام بیش از ثبات، و زمینه برای همه چیز.
منبع: uxplanet.org