مایکل مارگولیس
هنگامی که کاری را با یک تیم جدید شروع می کنم، باید سریعا تشخیص دهم که آنها به چه چیزی نیاز دارند و چگونه می توانم به آنها کمک کنم. تاثیرات حضور من در این تیم به درک من از استراتژی محصول، اهداف، محدودیت ها و نگرانی هایی که وجود دارد وابسته است. اما من اطلاعات زیادی در مورد مشاغل، کاربران و محصولات آنها ندارم. بنابراین تنها کاری که می توانم انجام دهم این است که “سؤالاتی که باید قبل شروع تحقیقات از کاربر بپرسید” را بدانم.
در اولین جلسه، من شروع به صحبت با آنها می کنم (بصورت حضوری یا از طریق ایمیل) تا به نیاز ها و اهداف و برنامه های آنها پی ببرم. باید بدانم آنها در مورد محصول چه چیزی می خواهند یا اطلاعاتی را که در مورد کاربران و رقبا را می خواهند چیست؟ آیا محدودیت هایی برای این کار و آنها وجود دارد یا نه؟
بنابراین نیاز به تغییراتی در تیم و روشهایی برای فکر کردن و بحث کردن در مورد سوالات تحقیقاتی که چرا مردم ثبت نام می کنند و از محصول ما استفاده نمی کنند خواهم داشت. حتی شاید به یک نظرسنجی در این مورد هم نیاز باشد.
حتی من برای مصاحبه ها یک راهنمای ساده درست می کنم، دقیقا مانند مصاحبه های تحقیقاتی با کاربران. سوالاتی که در مصاحبه ها می پرسم را برایتان خواهم گفت و متناسب با آن با کاربران گفتگو می کنم (تیمها به طور بالقوه می توانند از این سوالها برای روشن شدن نیازها و اولویتهای خود استفاده کنند).
نقشه راه محصول
با اینکه می دانم هدف تیم چیست، ولی گفتن مقدار کمی از تاریخچه برایم مفید خواهد بود.
داستان این که چگونه این ویژگی، محصول، ایده به این مرحله رسیده، چیست؟
اهداف، نقاط عطف یا تصمیمات آینده برای این محصول چیست؟
بزرگترین خطرات موفقیت پروژه چیست؟ چه چیزی عامل بیدار ماندن شما در شب است؟
چه اطلاعاتی می تواند به شما در تصمیم گیری یا اولویت بندی تلاش های شما کمک کند؟
کاربران و بازارها
کاربران هدف شما (یا گروه های کاربر) چه کسانی هستند؟ چه چیزی آنها را متمایز می کند؟ (به عنوان مثال از نظر جمعیت، الگوهای مدنظر شما، جغرافیا، جدید در مقابل قدیمی، موبایل در مقابل وب سایت، نیازها، انتظارات، نقاط درد و غیره)
در حال حاضر کدام یک از کاربران اولویت شما هستند؟ چرا؟
اهداف و معیارهای UX
دانستن درباره تفکر تیم و راه های موفقیت، اطلاعات بیشتری به من در مورد اهداف طراحی که دارند می دهد. همچنین این نشان می دهد که آنها چگونه کاری که قرار است برایشان انجام دهم را ارزیابی می کنند.
عملکرد و موفقیت این محصول را چگونه ارزیابی می کنید؟
آیا داده هایی که دارید یا موارد احتمالی که در تجربه کاربری فعلی برجسته کرده اید نیاز به توضیح دارد ؟
رقابت
در اینجا هدف من به دست آوردن سریع اطلاعات در مورد رقابت و همچنین درک تیم از محصولات رقابتی و مرتبط با آن است. محصولات رقبا “نمونه های اولیه” خوبی برای یادگیری هستند.
نزدیکترین رقبا از لحاظ ویژگی ، محصول ، ایده چیست؟
این محصول چگونه با رقبا مقایسه می شود ؟
چه ویژگی ها یا انتظاراتی در محصول شما وجود دارد که باعث می شود تا کاربران بر اساس تجربیاتی که با سایر محصولات دارند، به شما روی بیاورد؟
نیاز به تحقیقات صریح دارد
من اغلب سعی می کنم تا از تفکر تحقیق برای کشف نیازهای پنهان تیم استفاده کنم، اما همچنین مهم است که مستقیماً از تیم ها بخواهم چه پاسخی یا داده ای را می خواهند.
سه آرزوی شما برای اطلاعات در مورد کاربران ، رقبا ، بازار و غیره چیست؟
مفیدترین نتایج عملی تحقیق را تصور کنید. چه چیزی به شما خواهند گفت؟ چگونه می توانید از آنها استفاده کنید؟
تحقیق موجود
داشتن اطلاعاتی از تلاشها و داده های تحقیقاتی موجود (به عنوان مثال از تجزیه و تحلیل، آزمایش های A/B، پشتیبانی از مشتری، نظرسنجی ها، قابلیت استفاده) به من کمک می کند تا به سرعت کار خود را انجام دهم و آنچه را که تیم از قبل در مورد کاربران خود نمی دانند ارزیابی کنم. این احساسات فعلی، من را برای جمع آوری بازخورد کاربر به تلاش بیشتر وادار می کند. همچنین من برای هر سبدی که ممکن است از محققان قبلی یا تلاش های تحقیقاتی دیگر باشد ماهی می گیرم.
در حال حاضر چه داده هایی را جمع آوری می کنید (مثلاً تجزیه و تحلیل، A / B ، پشتیبانی مشتری، نظرسنجی، قابلیت استفاده؟)
از داده ها و بازخوردی که جمع می کنید چه آموخته اید؟
در گذشته چه نوع تلاش و پژوهشی برای شما بیشترین و کمترین ارزش را داشته است؟ چرا؟
تأثیر بالقوه تحقیق
با نتایج تحقیق چه خواهید کرد؟
پاسخ تیم ها به این سوال به من کمک می کند تا چه اندازه تلاش من (در صورت وجود یک پروژه) مفید خواهد بود. آیا این تیم آماده است تا منابع یا زمان خود را برای پرداختن به نتایج اختصاص دهد؟ آیا آنها حاضر به دریافت بازخورد هستند؟ وقتی مشخص شد که یک تیم قصد ندارد روی داده ها عملی انجام دهد و برنامه ای برای آن ندارد (به عنوان مثال “دانستن این جالب است”)، در این هنگام من شروع به جستجوی پروژه هایی می کنم که تأثیر بیشتری داشته باشد.
زمان بندی و دامنه
آخرین تاریخ زمانی که من می توانم نتایجی را ارائه دهم که مفید باشد چه وقت است؟
هدف من از پرسیدن این سوال این است تا بحثی درباره مبادلات زمان در مقابل میزان کیفیت، سخت گیری و کیفیت نتایجی که می توانم ارائه دهم برانگیزد. تیمها به ندرت وقت کافی برای انجام این کار ندارند، اما این به تعیین انتظارات واضح، برای کاری که می توانم برای آنها انجام دهم کمک می کند. کدام سؤالات تحقیق بالاترین اولویت را دارد؟ چه کیفیت/اطمینان از نتایج مورد نیاز است؟ آیا داده ها مهم هستند؟ آیا فرصتی برای اصلاح آن بعدا خواهیم داشت؟ این تحقیق چقدر زمان / تلاش دارد؟
اگر تیم ها به ساعت ها، روزها یا هفته ها برای پاسخ دادن نیاز داشته باشند من با کمال میل به صحبت های آنها گوش خواهم داد تا زمانی که به درک درستی از تجارت و انتظاراتی که دارند برسیم. این نشان می دهد که من متعهد به انجام هرکاری برای کمک کردن به آنها خواهم بود.
این مکالمات اولیه با ذینفعان بیشترین نیازها و محدودیتهای تحقیق را نشان می دهد. با استفاده از این موارد، می توانم نتایج و تحویل های مناسب مورد نیاز خود را دریابم، و سپس می توانم برای تحقیقاتی که نتایج آن را به دست می آورند برنامه ریزی و شروع به کار کنم.
منبع : library.gv.com