شروع پروژه طراحی میتواند سخت باشد. شناخت نیازمندیها، جمعآوری اطلاعات و ارتباط با سهامداران مختلف جهت طراحی UX وقتی که در یک شرکت کار میکنید.
اغلب، طراحان مختلف قبل از شروع یک پروژه مسئولیتهای زیادی بر عهدهشان است و این یک فرصت مناسب برای پرسیدن سؤالاتی در جهت شناخت بهتر مسیر پیشرفت پروژه برای طراحان است.
جمعآوری اطلاعات مورد نیاز، دیدگاهها و جوابها، به منظور درک کامل شما از پروژه و جذابیت طرح برای کاربر، حائز اهمیت است.
پرسیدن این سوالات در شناسایی چشم انداز کلی طرح، استراتژی ها و اطلاعات مورد نیاز برای طبقه بندی مراحل مختلف پروژه، می تواند کمک کننده باشد.
ما برای چه کسانی طراحی می کنیم؟
شناخت کاربران و زمینههای گوناگون استفاده از محصول به ما این اطمینان را میدهد که میتوانیم برای وبگردی کاربران طراحی کنیم. جمع آوری همه اطلاعات مورد نیاز، انجام نظر سنجی و جلسات تست کاربردپذیری، میتواند به تشخیص رفتار کاربران و بسیاری از اهدافی که آنها برای رسیدن به آن در زندگی تلاش میکنند، کمک کند. درک نیازها و مشکلات کاربران مهم است چرا که باعث میشود نهایت تلاش خود را در جهت ساخت یک محصول یکپارچه و کارآمد به کار ببندید.
- رفتار کاربران هنگام استفاده از محصول چگونه است؟
- ما برای چه رده سنی طراحی میکنیم؟
- نیازهای کاربران چیست و چرا؟
- اهداف کاربران چیست و چرا؟
- خواستهها و مشکلات آنها هنگام استفاده از محصول چیست؟
- ما چه مشکلاتی را حل میکنیم؟
درک ماهیت مشکل و اینکه چگونه یک پروژه طراحی UX با چنین مشکلی مواجه شده است، به طراحان در جهت شناخت بستر اولیه مشکلات کمک میکند.
یافتن مشکلات اصلی، مستلزم ارتباط درست بین اعضای اصلی تیم طراحی است.
- چگونه مشکل به وجود آمد؟
- آیا هیچ تحقیق قبلی برای حل مشکل انجام شده است؟
- اگر مشکل را حل کنیم چه اتفاقی میافتد و اگر حل نکنیم چه میشود؟ نتایج چه هستند؟
- شما چگونه از قبل راه حل مسئله را پیدا کردید؟
- نقاط اصلی مشکل چیست؟
- چرا مشکلات را حل میکنیم؟
وجود هر مشکل علت خاصی دارد. علت وجود هر مشکل را با درک استراتژی درست کسب و کار و اینکه چگونه وجود آن بر کل سازمان اثر میگذارد، دریابید. همچنین بررسی کنید که آیا راه حل از پیش تعیین شدهای برای مشکل وجود دارد؟ مشکلات مشابه را در این زمینه جستجو کنید و ببینید که شرکتهای دیگر چگونه به حل مسئله پرداختهاند.
- کدام یک از رقیبانتان چنین مشکلی را حل کردهاند؟
- ما از آنها چه میتوانیم یاد بگیریم که بتواند به طور موثری مشکل ما را حل کند؟
- نتایج تجاری پروژه در صورت حل مشکل چگونه خواهد شد؟
- از چه معیارهای موفقیت آمیزی برای حل مشکل استفاده میکنیم؟
- طراحی چه اثری بر پروژه خواهد گذاشت؟ و چگونه میتوانیم به درستی مشکل را ارزیابی و حل کنیم؟
- چگونه مشکلات را حل کنیم؟
یافتن تکنیکهای درست طراحی UX برای حل مشکلات در هر پروژه متفاوت است. از لحظه آغاز یک پروژه، باید یک برنامه از پیش تعیینشده برای پیدا کردن چگونگی حل مشکلات داشته باشید که این مهم با تحقیق و بررسی روشهای جمعآوری اطلاعات و گروهبندی آنها امکانپذیر است.
این کار به صرفهجویی در زمان کمک میکند و بنابراین شما میتوانید از قبل برای اجرای پروژه آماده باشید. که این امر شامل تکنیکهای نمونهبرداری پیوسته و روشهای تحقیق کاربر می باشد.
روشهای مختلفی برای ساخت نمونه اولیه با استفاده از نرمافزارهای رایج تجاری وجود دارد. وقتی که از این ابزارها استفاده میکنید، برای صرفهجویی در زمان و سرعت بخشیدن به روند انجام کار، نگاهی اجمالی به برخی از آموزشهای آنها داشته باشید.
- از چه روشهایی برای حل مسئله استفاده میکنیم؟
- به کدام مرحله طراحی وقت بیشتری اختصاص میدهید؟
- تا چه حدی نیاز به انجام تحقیقات کاربری دارید؟
- قصد استفاده از چه ابزاری را دارید؟
- موفقیت چگونه است؟
درک میزان موفقیت پروژه تضمین میکند که طراح میداند از چه ابزارها، تکنیکها و ایدههایی در روند اجرای پروژه باید بهره ببرد. همچنین این امر به شما برای داشتن یک برنامه دراز مدت و دانستن اینکه چه کسی با شما همکاری خواهد کرد و بر چگونگی طراحی شما اثرگذار خواهد بود، کمک میکند.
در یک پروژه طراحی، معیارهای موفقیت باید به درستی اندازهگیری شوند، چرا که در نهایت به این صورت تفسیر میشوند که شما چقدر خوب اهداف اولیه پروژه را مد نظر داشتهاید.
- اهداف پروژه ما چه هستند و چگونه میتوان آنها را بر اساس معیارها تفسیر کرد؟
- تعریف ما از انجام کار چیست؟
- چگونه موفقیت را به صورت کیفی اندازهگیری میکنید؟
- چگونه موفقیت را به صورت کمی اندازهگیری میکنید؟
- محدودیتها کداماند؟
در هر پروژهایی محدودیتهایی برای طراحی ویژگیهای خاص و روند انجام کار، وجود دارد. از میان برداشتن این موانع مستلزم ارتباط با افراد درست و پرسیدن سؤالات درست است. ارتباط با سهامداران تجاری در مورد استراتژیهای تجاری به ساختار محتوا و الزامات کمک میکند. ارتباط با مهندسین طراحی و تشخیص ایدههای طراحی مناسب به شما این اطمینان را میدهد که وقت خود را صرف ویژگیهای غیر ضروری نخواهید کرد.
- ما برای کدام سیستم عامل طراحی میکنیم؟
- چگونه طراحی بعدی اطلاعات را از طراحی قبلی بازیابی میکند؟
- آیا ویژگی مد نظر از نظر تکنیکی برای استفاده در طراحی مناسب است؟ چرا مناسب و چرا نامناسب است؟
- طراحی که تا تاریخ خاصی ادامه یابد به چه نیاز خواهد داشت؟ و چگونه در طول زمان تکامل خواهد یافت؟
- چگونه خودمان را متمایز کنیم؟
در هنگام طراحی محصولات، بسیاری از شرکتها حد وسط را در نظر میگیرند. چگونه شرکتها امنیت بازار را برای محصولات خود تامین میکنند؟
چگونه پول به دست میآورند؟ تصمیم درست در طراحی منجر به کسب و کار بهتر میشود. پیدا کردن نقاط قوت و ضعف رقیبانتان در ساخت محصولی فوقالعاده کمک بیشتری خواهد کرد.
- چه چیزی ما را منحصر به فرد میکند؟ ما چقدر از رقیبانمان بهتر هستیم؟
- چه تجاربی از شکست سایر تجارتها کسب میکنیم؟
- بالاتر و فراتر از حد رفتن به چه معناست؟ چطور میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم؟
- ما با کدام سهامداران کار خواهیم کرد؟”
شناخت اشخاصی که قرار است با آنها همکاری کنید و تعیین زمان انجام کار به شما امکان برنامهریزی از قبل تعیین شده و ارتباط موثر با اعضای گروهتان را میدهد. همکاری یک فاکتور کلیدی در هر پروژه است و دانستن اینکه کدام یک از سهامداران در حمل و نقل مشارکت دارند به شما امکان صرفهجویی در زمان و ارتباطاتی سریعتر در پروژههای پر سرعت را میدهد.
- چه کسانی سهامداران تجاری هستند؟ نقش آنها چیست؟
- کدام سهامداران تصمیم میگیرند که چه چیزهایی باید حمل و نقل شود؟
- چگونه آنها نیازمندیها را مشخص میکنند؟ و چرا آنها مورد نیاز هستند؟
- به پرسیدن ادامه دهید تا همه چیز مشخص شود!
در یک پروژه بزرگ، اطلاعات زیادی تبادل میشود که نیاز به فراگیری دارد. اما در اغلب موارد طراحان با نپرسیدن سوال دچار اشتباه میشوند. یک توصیه از جانب راهنما این است که به پرسیدن سوال در مورد موضوعاتی که برایتان مبهم است، ادامه دهید.این روش بسیار مفید است چرا که یادگیری از طریق پرسیدن بهتر از اشتباه کردن است. این مسئله ریسک شکست پروژه و سو استفاده را کاهش میدهد و به شما کمک میکند تا با همه سهامداران مستقیماً در ارتباط باشید.
به خاطر داشته باشید که زیاد بپرسید “چرا” ، اگر شما به طور همزمان از سه نفر بپرسید “چرا”، به ریشه مشکل دست پیدا میکنید.این نکته کلیدی توسط ساکی چی تویودا بنیانگذار تویوتا موتور مطرح شد.
در هر پروژه طراحی حد و مرزی برای پرسیدن وجود دارد که نیاز به پاسخدهی دارد. پرسیدن سؤالاتی که بر تصمیمگیری طراحی و جریان کار تاثیر میگذارد در مراحل اولیه بسیار مهم است، چرا که اولین مرحله تولید یک محصول است. این سؤالات شروعی عالی برای اولین روز پروژه یا جلسه شروع کار هستند.
منبع: uxdesign.cc