گسترش کلمه طراحی
اخیراً، کلمه “طراحی” از محصول سنتی و قلمروهای ارتباطاتی فراتر رفته است. مردم انتظار دارند که طراحی نقشی بیشتر از مداخلات فنی – اجتماعی را ایفا کند. مانند تجربهها، خدمات و نوآوریهای اجتماعی. علاوه بر این، طراحی به لایههای نهایی بین رشتهای مانند فرهنگ، سیاست و جامعه به عنوان CMU’s Transition Design بسط داده میشود. مثلا تأسیس آزمایشگاه سیاست انگلیس در سال ۲۰۱۴ تحت نظر دفتر دولت یک رویداد خلاقانه بود تا باعث ایجاد رویکردهای طراحی باز و مردممحور در زمینه سیاستگذاری شود. هدف از طراحی، تنها حل مسئلهای که دقیقاً جلوی ماست، نیست. طراحی خردمندانه زمینه جدیدی از طراحی است که هدف آن ارائه مشکلات آینده است که در کتاب Speculative Everything معرفی شده است. علاوه بر این، با توجه به افزایش تقاضا برای ایجاد چشماندازهای سیارهای مانند SDGها ، چگونگی حل کردن مشکلات دردسرساز و پل زدن به آینده پایدار ، به موضوعی بزرگ برای طراحان قرن بیست و یکم تبدیل شده است.
بر اساس این دو محور ، من افقهای فعلی را در تئوری طراحی سازماندهی کردم. در ابتدا به طراحی انتقالی(Transition Design) توجه داشتم که ارزشهای مردم را در مقیاس اجتماعی طراحی میکند. این تئوری طراحی در مقیاس فوقالعاده بزرگ،نشاندهنده نقش جدید طراح در نتیجه گسترش حوزه طراحی در قرن بیست و یکم است. پنج روش طراحی نماینده فعلی، از جمله طرح انتقال،را خلاصه کردم. نمودارهای مدل زیر یک فرایند معمولی را به تصویر میکشند و من نمیگویم اینها تنها فرایندها هستند. استراتژیها و روشهای مختلفی هر روز در حال تلفیق و تکامل هستند و انتظار دارم که هر رویکرد همچنان در حال تغییر و تحول باشد.
۱- رویکرد پیش بینی
به آینده فکر کنید از گذشته و حال .
۱-۱- تفکر طراحی
ویژگی
وضعیت فعلی
در ابتدا توسط ideo پیشنهاد شد و دربسیاری از پروژههای تجاری به عنوان روشی برای ایجاد نوآوری استفاده میشود. از طرف دیگر انتقاداتی وجود دارد مبنی بر اینکه ایجاد محصولات نوآورانه فقط با تأمین نیازهای کاربر، آسان نیست.
استخراج ۱۰۰٪ ارزش طراحی تفکر، چالش برانگیز است، مگر اینکه عضوی باشد که ذات روش را درک کند و به آن تسلط یابد. شما نمیتوانید با دانستن و استفاده از روشها و ابزارهای طراحی تفکر، آثار باستانی خلق کنید.
نکات کلیدی
چهره کاربر را از ابتدا تا انتها مشاهده کنید.
تجسم و پروتوتایپ را به سرعت انجام دهید و تکرار کنید.
فرضیات را آزمایش کنید و به شکل انعطافپذیری پاسخ دهید.
اینها نکات اساسی و بینظیر تفکر طراحی است. در نهایت باید در داخل کاربر غوطهور شوید و همیشه از چشم کاربر فکر کنید. بسیاری از مطالعات و دانشهای کاربردی، عمدتاً در جامعه طراحی UX وجود دارد که با مراجعه به موارد موفق میتوان به یک استراتژی عالی دست یافت.
۲-۱- تفکر سیستمی
ویژگی
یک رویکرد سیستممحور و کلان که به جای یک کاربر خاص، اغلب با یک مشکل بزرگ مانند کاهش زاد و ولد، افزایش جمعیت پیر و غیره شروع میشود و بطور سیستماتیک علت اصلی را تجزیه و تحلیل میکند و با تجزیهسازی و الگوسازی از تغییرات، مؤلفهها و وابستگیها، یک سیستم جدید ایجاد میکند.
وضعیت فعلی و نکات کلیدی
این امر به ویژه با زمینههای نوآوری اجتماعی ، طراحی جامعه و بهبود فرایند تطابق دارد زیرا سیستمهای تفکر، مشکلات را از منظر بالا به پایین حل میکنند. با این حال، موقعیتهایی وجود دارد که از منظر سیستمهای تفکر، دسترسی به کاربران دشوار است ، بنابراین برخی از کتابها ذکر میکنند که این یک استراتژی عالی برای ترکیب مزایای روشهای دیگر جهت طراحی تجربیات خاص و دیدگاههای لمسی است.
۳-۱- طراحی مبتنی بر نوآوری
ویژگی
به جای رویکرد بیرونی مانند طراحی تفکر ، رویکرد درونگرا توسط Roberto Verganti پیشنهاد شدهاست. این به معنای تمرکز بر معنای چیزها در جهانیست که ما در آن زندگی میکنیم . او توضیح میدهد که ایجاد معانی جدید منجر به نوآوری میشود. بنابراین، به جای گوش دادن به صدای کاربر، بسیار مهم است که به صدای درونی خود گوش دهید ، محصولاتی را به هدف تغییر جهان تولید کنید و با دریافت انتقاد سازنده، محصول را ارتقا دهید.
وضعیت فعلی و نکات کلیدی
براساس محدودیتهای طراحی تفکر، که کاربر نمیداند چه میخواهد ، Verganti با هدف ایجاد محصولات با کارآمد، از صدای درونی طراح حمایت میکند. صرفنظر از رویکردهای طراحی ، طرز فکر طراح اصلی، سوال کردن درباره ارزش و معنی محصول است.
۲- رویکرد Backcasting
به آنچه باید اکنون برای آینده انجام دهید فکر کنید.
۱-۲- روش پیشنهادی مشکل
این رویکرد، نیروهایی را هدایت میکند که ممکن است جهان را تغییر دهند، مانند سیگنالهای آینده و فناوریهای پیشرفته و از این ورودیها ، جهان بینیهای رادیکال را از طریق محصولات ملموس به نمایش میگذارد تابه ترغیب مخاطبان، در کنار هم برای پیشبینی آینده احتمالی بپردازد. این روش اغلب به عنوان طرحی برای ارائه مشکلات معرفی میشود ، نه طرحی برای حل مشکلات. هدف از این نوع طراحی، بحث کردن درباره آنچه که باید فکر کنیم و انجام دهیم میباشد. به طور دقیق، طراحی خردمندانه آینده را پیشنهاد میکند ، اما پیشنهاد نمیکند اقدامات حاضر را انجام دهیم . فکر کردن در مورد آنها و انجام اقدامات بستگی به مخاطبان دارد.
وضعیت فعلی و نکات کلیدی
این مفهوم توسط Dunne & Raby و دانشجویان آنها مانند Sputniko ، James Auger, E. Montgomery و C. Woebken مطرح شده است که در دانشگاه های سراسر جهان در حال تدریس هستند تاDNA طراحی خردمندانه را حفظ کند.
با این حال، انتقادی در مورد چگونگی ارتباط با وضعیت فعلی وجود داشته است. زیرا طراحی خردمندانه فقط آینده احتمالی را پیشنهاد میکند. در چنین شرایطی Dunne & Raby هنگام حضور در RCA به جای مهندسین و دانشمندان ، با انسانشناسان و فیلسوفان در Parsons همکاری میکنند . آنها در حال تحقیق در مورد مفهوم واقعیت طراحی شده هستند که به جای تجسم آیندهای که تکنولوژی میتواند آن را به وجود آورد، فلسفه پشت تکنولوژی را تجسم میکنند.
ویژگی
یک رویکرد سیستممحور و backcasting کلان. این یک سبک زندگی پایدار و ایدهآل را پیش بینی میکند که در آن “مشکلات دردسرساز” دیگر وجود نداشته باشد و به طرح پیشنهادی پروژه بازگشت، برای رسیدن به آینده ای بلند مدت بازگردد.
وضعیت فعلی و نکات کلیدی
پیشنهاد شده توسط دانشگاه کارنگی ملون در سال ۲۰۱۵. این یک رویکرد طراحی فوق بین رشتهای است که دیدگاه شیوه زندگی مردم را شامل میشود (از طرز تفکر طراحی) ، مفهوم holarchy (از سیستمهای تفکر) ، تصور رادیکال (از طراحی خردمندانه) ، و نگرش بازگشت به زمان حال از طریق backcasting .
از طرف دیگر ، این یک تئوری ایدهآل است ، و هنوز هم مطالعات عملی اندکی وجود دارد. با این وجود، تئوری طراحی چالش برانگیز و ارزشمند است زیرا پیشبینی چشم اندازهای بلند مدت و رویاهای آینده چالش برانگیز است. من معتقدم که برای طراحان آینده این توانایی لازم خواهد بود. علاوهبراین ، این به فناوری آینده ربطی ندارد بلکه سبک زندگی آینده را در نظر میگیرد ، بدین معنی که طراحی انتقالی بر چگونگی ارزشها و باورهای مردم متمرکز است. این یک فلسفه مشابه واقعیت طراحی شده Dunne & Raby است.
در این تابستان ، من به عنوان یک پژوهشگر طراحی بازدیدکننده در آزمایشگاه طراحی کیوتو ، پروژه طراحی انتقالی را انجام دادم و نتایج را به عنوان اولین مطالعه موردی از طرح انتقالی در ژاپن تحویل دادم. لطفا برای جزئیات بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.
۳- رویکرد طراحی مشارکتی
۱-۳- طراحی مشارکتی
۲-۳- طراحی فراگیر
۳-۳- طراحی مشترک
این مفاهیم به عنوان یک سازماندهی پروژه در نظر گرفته شدهاند به جای یک فرآیند یا رویکرد طراحی. بنابراین اینها در نمودار فوق به عنوان زیرساختهای پروژه طراحی قرار داده شده است.
افکار نهایی
آیا رویکرد جهانی وجود دارد؟
تصمیمگیری رویکرد و موضعگیری به معنای کنار گذاشتن چیزی است، بنابراین فکر میکنم هیچ رویکرد واحد و جهانی وجود ندارد. به همین دلیل ، طراحان باید در کشوهایشان رویکردهای مختلف طراحی را داشته باشند و از یک روش مناسب استفاده کنند یا رویکردهای چندگانه را مطابق با شرایط و مرحله پروژه ترکیب کنند.
ایجاد سناریو یک مهارت جهانی برای طراحان است.
توانایی پیشبینی سناریوی آینده و تجسم آن ، از تواناییهای طراح معمولی است ، صرف نظر از اینکه رویکرد طراحی به چه صورت اعمال میشود. اطلاعات ورودی پروژههای مختلف، متفاوت است. با این حال ، طراحان باید چگونگی تغییر تجربیات و ارزشهای افراد را با وضوح زیادی ارائه دهند. من فکر میکنم این قابلیت همچنان یک مهارت اصلی خواهد بود زیرا حتی اگر تعریف طرح گسترش یابد ، تغییر نخواهد کرد.