اکثر اوقات، هنگامی که می خواهیم در مورد “تجربیات عالی کاربر” صحبت کنیم، منظورمان بررسی چالش های و نقطه نظرهایی است که به ما کمک می کند تا بهتر بتوانیم خواسته و نظرات کاربران که برای ما مهم است را خوب بشنویم و اجرا کنیم . در سالهای اخیر در خصوص اهمیت بازاریابی ایمیل و ارزشی که می توانید از طریق ایمیل به دست آورید یا حتی درمورد ایمیل ابزاری کاربردی در UX صحبت های زیادی شده است.
این نشان می دهد که ایمیل یک کانال ارتباطی خوبی است که طرفداران بسیار کمی دارد.
بازاریابی ایمیل
روزانه ۹۱% از کاربران اینترنت ایمیل خود را بررسی میکنند و آن را به صفحات دیگری که وجود دارند ترجیح می دهند. در حقیقت، هر یک دلاری که برای بازیابی یک ایمیل هزینه می شود چیزی حدود ۴۰ دلار را به شما برمیگرداند. در صورتی که این هزینه برای موارد دیگر مانند سئو که 22 دلار و برای تبلیغات بنر ۲ دلار می باشد(یعنی هنوزهم تبلیغات بنری رو انجام میدن؟).
بنابراین، در حالی که راه های زیادی برای بازاریابی ایمیل وجود دارد، احتمالا روش های زیادی هم برای کسب درآمد بیشتر از آن وجود دارد.البته این بدان معنی نیست که از آن بعنوان یک کانال فروش استفاده کنید بلکه می توانید آن را فرصتی برای ساخت برند خودتان بدانید. اگر شما از کاربران و طرفداران ویژه درباره مارک تجاری بپرسید به شما پاسخ خواهند گفت که برندسازی در درجه اول یک چیز است و آن اعتماد و داستانی که ما از مارک تجاری خود بیان می کنیم.
برعکس، از آنجایی که ارسال ایمیل ارزان تر می باشد بیشتر مارک ها در درجه اول روی فروش و بازاریابی ایمیل تمرکز دارند، آنها می دانند که باید فقط یک ایمیل را ارسال کنند. درست است؟
من گمان می کنم که برندها باید رویکرد متفاوت تری را در زمینه بازاریابی ایمیل در نظر بگیرند. استراتژی بازاریابی ایمیل شما باید این باشد که شخصی را برای خرید از شما آماده کند. شاید آنها تازه اقدام به ثبت نام کرده باشند اما آیا آنها آماده خرید از شما هستند؟ ممکن است به اندازه کافی درباره شما نمی دانند که هنوز به شما اعتماد نکرده اند. راستی شما به اندازه کافی درباره آنها و چیزی که می خواهند می دانید؟ بدون اینکه که مشتری شما چه می خواهد، غیرممکن است که بدانید چه زمانی آماده خرید هستند.
یک فضای فروشگاهی را در نظر بگیرید که شخصی برای خرید وارد آن می شود و نزدیک شود اما تا آنها از شما سوالی نکنند چگونه می خواهید به آنها کمک کنید. شما می بایست با پرسیدن سوال هایی مانند اینکه ” چگونه می توانم کمکتان کنم؟ آیا به دنبال چیز خاصی هستید؟ اگر نیاز به کمک دارید به من بگویید” از آنها متوجه شوید که چه چیزی می خواهند. اما هنگامی که ایمیلی ارسال می کنید اولین انگیزه ما این است که از آنها بخواهیم که سریعا از ما خرید کنند.
به عنوان یک خالق ، باید در این باره فکر کنید که چگونه می توانید مشترکان را به مشتری های ثابت خود تبدیل کنید.
این بدان معناست که تغییراتی که شما در مسیر ایجاد کرده اید دارای یک هدف واحد هستند و آن آماده سازی اشخاص برای خرید از شما است. آنچه شما به دنبال آن هستید سیگنالهای صحیحی است که نشان می دهد شخص به اندازه کافی با آنچه می فرستید درگیر شده است و کاری را با آن چیزی که می خواهید انجام می دهد.
یک چارچوب بهتر برای بازاریابی ایمیل
کاربران مشترک
بسیاری از شرکت ها وبلاگ دارند و از خوانندگان خود، ایمیل هایشان را می پرسند. تعداد بسیار کمی از این شرکت ها ایمیل های خود را با مقدار مناسب و متعادل ارسال می کنند.اینکه تعداد زیادی ایمیل را هر روز بخواهیم ارسال کنیم و یا برعکس خوب نیست. بیایید فرض کنیم شخصی بیاید بگوید که من مقاله ای را در وبلاگ شما خوانده ام و می خواهم که بیشتر درباره آن بدانم، به شما تبریک می گویم، شما اکنون ایمیل شخص را دارید، اون ثبت نام کرده و بعد هیچی!! مثل اینکه که شما از من می خواهید که برایتان آواز بخوانم و من فقط حرف بزنم.
گیج شده اید
سپس ممکن است که شخص به مدت سه یا چهار هفته تنها بماند و ناگهان نام شما را در صندوق ورودی خود با “پیشنهاد ویژه برای شما” می بیند. تا این زمان، ۹۵% شانس وجود دارد، یا شما را فراموش کرده و ایمیل شما را حذف کرده است و یا مشترک شما شده و ثبت نام می کند.
مهمترین ایمیل شما: ایمیل در حال پرواز
در عوض ، ایمیل در حال پرواز باید متفکرترین ایمیلی باشد که شما ارسال می کنید. چرا؟ زیرا که کاربر (بخوانید: مشتری بالقوه) به طور خاص از شما خواسته است که اطلاعات بیشتری کسب کند و توافق کرده است که با شما ارتباط برقرار کند. جایی که لیست انتظار درخواست های زیادی وجود دارد، باید بدانید مشتری شما آماده خرید است، نه وقتی که آماده فروش هستید.
ایمیل در حال پرواز بهترین شانس شما در یک مورد کلیدی است که به شما در نهایی کردن فروش کمک می کند: دانستن و درک مشتری و مشکلی که آنها از شما می خواهند در حل آن کمک کنید. محتوای خود را تغییر دهید. بهترین مواد خود را جلوی دید بگذارید و آنرا به روشی تنظیم کنید که برای شخصی که در لیست شما جدید است به طور کامل دیده شود و هدایتشان کند. مشترکین شما وقتی اولین بار به لیست شما می آیند، بیشتر مشغول کار هستند ، بنابراین یک تجربه شگفت انگیز از اول اجرا را به آنها بدهید.
من دوست ندارم برای کسی که در خبرنامه ثبت نام می کند چیز زیادی به عنوان اینکه شما مشترک ما هستید بفرستم و لیست خود را با ثبت نام هایی که تازه به صورت مشترک در آمده اند را ادامه دهم. در اینجا یک مورد ایمیل مورد نظر خود و نحوه رسیدگی به این مسئله را برایتان آورده ام:
موضوع: این یک ایمیل خودکار نیست.
سلام دوست من
می خواهم کمی دوستانه باهم صحبت کنیم. این یک ایمیل خودکار نیست. در حقیقت من می خواستم سلام کنم و به شما اطلاع دهم که من یک فرد واقعی هستم. من آنتون هستم و یک طراح UX هستم و خوشحالم که وب سایت ما را فقط بازدید کرده اید. ممکن است شخصاً هنوز شما را نشناسم، اما از اینکه شما اینجا هستید، بسیار هیجان زده ام.
صرفا این ایمیل برای این است که به شما بگویم که من به صندوق ورودی شما احترام می گذارم و فقط وقتی که محتوای جدید یا آگهی مهمی وجود داشته باشد به شما ایمیل می زنم و فکر میکنم اینجوری جالب تر باشد.قبل از مراجعه به من ، یک لطف کنید و به این ایمیل پاسخ دهید و به من اطلاع دهید که چرا ثبت نام کردید؟
همیشه می توانید با توییتر یا فقط با پاسخ دادن به این ایمیل با من ارتباط برقرار کنید. تا دفعه بعد
دوست من ، عالی باش.
بهترین ، آنتون
به همین دلیل کار می کند
در این پیام همانطور که دیدید اول ، از طنز استفاده می کند. گاهی اوقات بین خنده دار بودن و حرفه ای نبودن یک خط خوب وجود دارد، اما فرضیه اینجاست که این من هستم، یک فرد واقعی. بعضی وقت ها شوخی می کنم، اما در هر صورت، همیشه به علایق شما توجه خواهم کرد.
ثانیاً ، کوتاه است. مردم سرشان شلوغ هست و هیچ کس از یک ایمیل طولانی خوشش نمی آید و دوست ندارد ، به خصوص اگر لازم نباشد طولانی باشد.
سوم ، من خواهان درخواست لطف هستم. این یک درخواست یا اصرار نیست که آنها برای تکمیل فرم طولانی به یک وب سایت مراجعه کنند. این فقط یک سؤال است و در حالی که این تنها یک سؤال ساده است، اکثر مردم با جوابهای نسبتاً طولانی جواب می دهند. آنها به من خواهند گفت که چرا ثبت نام کردند (چه پست هایی را مثلاً می خوانند) و در مورد مشکلاتشان به من خواهند گفت مانند اینکه من تازه در UX کار می کنم و می خواهم اطلاعات بیشتری کسب کنم، یا من فقط به UX Lead ارتقا یافته ام و مطمئن نیستم این یعنی چه.
من همچنین درباره میزان ایمیلهایی که ارسال خواهم کرد به آنها خواهم گفت و یا هنگام ثبت نام در هر دو هفته یک ایمیل ارسال خواهم کرد. نرخ افتتاح اولین ایمیل در حال پرواز بیش از ۸۰٪ است و پس از گذشت یک هفته ، با ایمیل دیگری پیگیری می کنم. من نمی خواهم آن یکی را اینجا ارسال کنم، بنابراین برای دیدن آن باید ثبت نام کنید!
شرکت هایی که “آن را دریافت می کنند”
برخی از شرکت ها کاملاً این موضوع را دریافت می کنند. می خواستم بعضی از موارد مورد علاقه خود را برجسته کنم:
Gosquared (هیچ دنباله ای در هنگام ورود به سیستم) – ایمیل هفتگی آنها یکی از معدود ایمیل های پیوندی است که به من اجازه می دهد مستقیم به صندوق ورودی بروم.
پل جارویس – استاد ایمیل. تصادفی نیست، پل که در لیست او ۱۵۰۰۰ مشترک دارد و کلاس بازاریابی ایمیلی را ایجاد کرده است ، به این موارد فکر کرده است.
وال گیزلر – من مدتی است وال را در توییتر دنبال کردم و او همیشه نکات ایمیل بسیار خوبی را به اشتراک می گذارد. نامه الکترونیکی خود شخص خنده دار است و شماره ۵ مواردی را که شما احتمالاً درباره او نمی دانید ، لیست می کند. پنجمین مورد این است که او در یک مأموریت برای به اشتراک گذاشتن کارهایی که انجام می دهد و چه چیزی در بازاریابی ایمیلی وجود ندارد و می خواهد آن را با لیستی از ۱۰.۰۰۰ مشترک به اشتراک بگذارد. این تعادل بسیار خوبی بین شخصی بودن و حرفه ای بودن ایجاد می کند.
خبرنامه های ایمیل مورد علاقه شما چیست؟ آیا همه آنها مستقیماً در صندوق ورودی شما قرار می گیرند؟
UX در ایمیل بیش از فریم سیم است
همانطور که می بینید ، ایجاد یک تجربه کاربری عالی فقط چیزی نیست که انجام طراحی فریم ورک، ایجاد یک معماری اطلاعات یا حتی انجام سفرهای کاربر انجام دهید. در همه جا و همه چیز جایی است که کاربر می تواند با شما در تعامل باشد را باید درنظر بگیرید. بنابراین اگر ایمیلی را مستقیم، شخصی و یا جایی که آنها به طور خاص از ما خواستند که با آنها تماس بگیریم دریافت کردید، از خود پرسیده اید که چرا ما به این رسانه عشق بیشتری نمی دهیم؟
اگر می خواهید در مورد بازاریابی ایمیل با من بحث کنید ، به من اطلاع دهید (از طریق ایمیل!) من همیشه می خواهم دانش خود را به اشتراک بگذارم و از شما نیز یاد بگیرم!