دوره‌ طراحی

داستان سرایی استراتژیک برای طراحان

داستان سرایی استراتژیک برای طراحان

اگر طراحان می خواهند از همه آنچه می توانند ارائه دهند طرفداری کنند، باید ارائه و استراتژی شرکتی را به عنوان حوزه های نفوذ و مسئولیت خود بپذیرند. در این پست می خواهم ایده هایی در مورد نحوه تهیه و ارائه ایده های طراحی یا به عبارتی داستان سرایی استراتژیک برای طراحان را به اشتراک بگذارم.

جارد اسپول می گوید: “طراحی ، ارائه قصد و نیت شما است.

هنگام ارائه، ما تلاش می کنیم نتایج هدف خود را به کاربران خود نشان دهیم و درسی را که آموخته ایم روشن کنیم تا بتوانیم با تیم های خود تصمیمات بهتری بگیریم.

اشتراک ایده ها بخشی از روند طراحی است. هدایت کشتی و ایجاد تغییرات بر اساس نیاز مشتری برای طراحی عالی ضروری است. غیر منطقی است که تصور کنیم کار خوب خودش گویاست.

در جهانی که مردم از اعتبار علوم پایه مانند “زمین گرد است.سوال می کنند.

به طور نیمه منظم، طراحان این نکته مهم را به یاد دارند که جهان ما اساساً غیر منطقی است. ایده‌ها ارزان هستند، اما دفاع خوب از آنها بی ارزش است.

مایک مونتیرو در این مورد چیزهای زیادی برای گفتن دارد و حق با اوست.

ابزارهای داستان‌سرایی برای طراحان

۱. مخاطبان خود را بشناسید

سخت‌ترین قسمت طراحی ارائه کار است. این یک مهارت اضافی نیست، یک “مهارت نرم” نیست. ارائه ایده‌ها برای نقش یک طراح ضروری است. اگر نمی توانید از ایده‌های خود یا کاربران خود دفاع کنید، جنبه های اساسی معنی طراحی را از دست داده اید.

بدانید که به چه کسی ارائه می دهید.

لیستی از نام های آنها را دریافت کنید، و اگر می توانید، سبک گوش دادن به آنها، آنچه که آنها امیدوارند بتوانند در آنها کمک کنند را دریافت کنید.

با اعضای تیم تأیید کنید و تکالیف خود را در حد توانایی خود انجام دهید

اگر مخاطبان خود را می شناسید می توانید سوالات را پیش بینی کرده و سرگرم شوید و همچنین در این مسیر اطلاع رسانی کنید.

۲. آن‌ها را درگیر کنید.

ارائه به کمی جادو ، کمی دسیسه و تعامل زیاد احتیاج دارد. یکی از راه‌هایی که دوست دارم نشان دهم که می دانم مخاطبانم از آنها استقبال می کنند و به اصل موضوع می رسند.

بیشتر افرادی که به آنها معرفی می کنم مشغول چندین جلسه همزمان هستند و باید بلافاصله آنچه را که از آنها نیاز دارم درک کنند.

من سعی می کنم پیش نیازها را برآورده کنم. اگر پروژه ای با یک ذینفع به من داده شود، به سختی می توان آن را تحت کنترل گرفت. ممکن است خودم از طریق چت با گزارش‌های مستقیم خود به آنها اطلاع دهم و آنچه را که شنیده ام انجام دهم.

اخیراً من با یک مشتری کار کردم که فقط یک بار در طول پروژه و سه هفته پس از شروع کار، با من ملاقات کرد. من به جای اینکه در سرما راه بروم، آنچه را که از اهداف آنها می دانستم و به آنها گزارش داده بودند، انجام دادم.

من از مدیر طراحی تجربه کاربر آنها شنیدم که ما در تلاشیم این هدف را در ۶ ماه آینده پیاده سازی کنیم این درست است؟

مجری نه تنها تحت تأثیر قرار گرفت، بلکه خیلی سریعتر از اینکه با من وارد یک اتاق خالی شود، می توانست نقاط همسویی و عدم انطباق را روشن کند.

۲. انتظارات را برای خود و دیگران تنظیم کنید.

مردم مشغول کار خود هستند. جلسات خسته کننده دارند. به مخاطب خود لطف کنید و بلند شوید. از جای خود پایین آمده و درگیر کار شوید. این اتاق شما است و شما باید آن را داشته باشید. بلند بایستید و با اعتقاد راسخ، لحن یکنواخت و ذهنی باز حاضر شوید. از خود عالی انتظار داشته باشید و از ارائه کارهای خود هیجان زده شوید. هرگز از ترس داشتن یک مکالمه دشوار، پاهای خود را نکشید یا راه بروید.

داستان سرایی استراتژیک برای طراحان

انتظارات دیگران را نیز تعیین کنید. به مردم یادآوری کنید تلفن و لپ تاپ را کنار بگذارند. هیچ دلیلی برای حواس پرتی وجود ندارد، شما اینجا نیستید تا آنها را خسته کنید. به مخاطبان خود اطلاع دهید که چرا آنها اینجا هستند و چه چیزی از آنها انتظار دارید. برای درگیر کردن مخاطبان خود از جملاتی مانند “امروز ما اینجا هستیم تا درباره دامنه پروژه XYZ تصمیم بگیریم ” یا “می خواهم از نمایش زیر استفاده کنم تا آنچه را یاد گرفتیم نشان دهیم و سپس تصمیم خواهیم گرفت که چطور ادامه دهیم.” و بگذارید آنها بفهمند چگونه به حرفهای شما گوش دهند.

۳. یک تصویر بزرگ نقاشی کنید.

پروژه های طراحی می توانند سخت باشند. اگر راهی برای ترکیب هرج و مرج و پیچیدگی کشف در یک روایت واحد و مستقیم برای سهامداران خود پیدا نکنید، آنها همیشه سخت تر خواهند بود. از اول شروع کنید که چرا همه شما اینجا هستید. در بسیاری از اوقات، یک داستان در مورد پایان نیست، بلکه بیشتر تغییراتی است که یک تیم یا شخصیت برای رسیدن به آنجا باید انجام دهد. از نشان دادن سفر نترسید، اما برای این کار از ابزاری استفاده کنید و روی تصویر کلان تمرکز کنید. ابزار بیان مسئله منبع بسیار خوبی برای این کار است. من در اوایل سخنرانی هایم از این موضوع برای کمک به مخاطبانم استفاده می کنم تا درک کنند که ارزش های تیم من کجاست، و ما به سمت چه چیزهایی حرکت می کنیم.

به مخاطب خود ابزاری را بدهید که لازم است به روش صحیح در مورد کار شما فکر کنند و در آخر دردسر خود را ذخیره خواهید کرد. این وظیفه شماست که آشفتگی کشف را در روایتی برای تصمیم گیری قرار دهید.

۴. از Play-by-Play رد شوید.

مگر اینکه مخاطبان شما علاقه زیادی به روند کشف خود داشته باشند، فقط به اندازه لازم اطلاعات به آنها بدهید. با دادن اطلاعات لازم برای ورود به سیستم و قدم بعدی به آنها کمک کنید. از اشتراک گذاری و شروع‌های نادرست و سایر جزئیات که می تواند حواس شما را به عواملی که می خواهید به سمت آن هدایت کند، پرهیز کنید. داشتن ایده‌ای از رفتارهایی که امیدوارید بیان کنید به شما کمک می کند آنچه مربوط به مخاطب شماست را شکل دهد.

داستان سرایی استراتژیک برای طراحان

۵. بینش خود را تعریف کنید.

به عنوان یک طراح انتظار می رود که کاربر را درک کرده و سفر کاربر را به تیم و تصمیمات طراحی خود را بیاورید. یکی از راه های انجام این کار در هنگام ارائه تحقیقات کاربر، داشتن مهارت کافی در بینش است. این وظیفه شماست که بتوانید مکالمه را از “من فکر می کنم” یا “من یک ایده دارم” به “من دیدم نانسی انجام داد …” یا “من از فرد شنیدم که گفت …” به مخاطب خود، قطعه و راه مستقیم بدهید هر جا ممکن است نقل قول کنید تا داستان شما به یاد ماندنی شود. از حکایات استفاده کنید و متن اطراف هر نقل قول را قاب کنید. همانطور که از طریق ارائه خود حرکت می کنید ، از افراد مشهور به سمت موضوعاتی بروید که فرضیات بیشتری در اطراف خود دارند. هدف شما ایجاد رابطه و خرید با پیشرفت گفتگو است، و با هر اسلاید اطمینان بیشتری به مخاطب خود می دهید.

۶. در مورد موفقیت به توافق برسید

دانستن اینکه می خواهید از یک جلسه نتیجه بگیرید مهمترین قسمت هر جلسه است. داشتن نتایج دلخواه برای دانستن اینکه پیشرفت چگونه است بسیار حیاتی است. هنگامی که شروع به کار سنتز برای یادگیری می کنید ، به اهداف مورد نظر خود از طرف ذینفعان یا تیم محصول خود قبل از تحقیق در مورد طراحی فکر کنید و سپس محل تلاقی یافته های خود را با این اهداف بررسی کنید. صحبت های خود را برای افشای تدریجی ساختار بندی کنید ، هر اسلاید و نقطه صحبت را به گونه ای تنظیم کنید که بر اساس گفتگوی قبلی ساخته شود.

در آخر ، مخاطبان خود را به نتیجه گیری تیم خود جلب کنید. شما کارهای خود را نشان داده اید ، رویکرد خود را نشان داده اید و به ذینفعان خارجی خود نشان داده اید که چرا به نتیجه گیری رسیده اید ، اکنون به آنها کمک کنید تا در مورد نحوه حرکت شما به جلو فکر کنند. تعیین چگونگی تصمیم تیم شما برای اندازه گیری موفقیت راهی عالی برای شکل دادن به مکالمه در مورد مهم است بدون اینکه از ابتدا شروع کنید. من این روزها در بسیاری از سخنرانی های خود بخش “اندازه گیری موفقیت” را قرار داده ام تا به سهامداران کمک کنم تا رویکرد تیم من نسبت به مشکل را بفهمند و آنچه را که ما در مورد حرکت به جلو فکر خواهیم کرد. خرید برای روش اندازه گیری موفقیت می تواند به شما آزادی زیادی در کشف و حل مشکلات در هنگام انعطاف پذیری در جزئیات ریز و درشت بدهد.

۷. مرحله را برای بازخورد تنظیم کنید

وظیفه شما این است که مشتری را به سمت موفقیت سوق دهید و باید به یاد داشته باشید که آنچه دوست دارد یا می خواهد بشنود ممکن است باعث موفقیت او نباشد.

از آنها نپرسید که آیا آنها این کار را دوست دارند یا نه ، بگویید: “این نوع بازخوردی است که امروز به آن نیاز داریم.” توصیه های خود را به عنوان یک متخصص به ذینفعان خود ارائه دهید و سپس در بخش بازخورد به آنها کمک کنید تا بین تخصص شما و اهدافشان مرز بیندیشند. مشتری را برای پاسخگویی بررسی کنید. بازخورد را روی چیزهایی متمرکز کنید که مشتری شما به خوبی می داند ، او را با تعیین مرزهای بازخورد مورد نظر خود راهنمایی کنید.

آیا بیان مشکل دقیقاً چشم انداز محصول مورد بحث ما را برطرف می کند؟”

 “آیا این منعکس کننده نیازهای کاربران است همانطور که آنها را از تحقیقات فهمیدیم؟”

 “هنگام حرکت به جلو باید از چه محدودیت هایی آگاه باشیم؟”

ابزار لازم را برای موفقیت در اختیار مشتری قرار دهید. مهمترین ابزاری که می توانید به آنها بدهید تفکر است. یکی از مربیان من این را “طرح خود را ببخش” نامید، که روش او گفت که اجازه دهید آنها ورودی داشته باشند. مشتری برای تأیید احساسات شما در اتاق نیست، آنها در اتاق نیستند تا به شما بگویند که آیا این کار را دوست دارند یا نه. آنها آنجا هستند زیرا شما آنها را موفق خواهید کرد. شک ندارم مشتری طیف وسیعی از نظرات راجع به مواردی که متخصص موضوع نیستند، مواردی مانند رنگها یا قلم ها یا سبک ها خواهد داشت. اینها را با یک دانه نمک بردارید و ادامه دهید.

داستان سرایی استراتژیک برای طراحان

سرانجام، سوال کنید. در پاسخ های خود لطف داشته باشید. اگر از شما سوال شد چیزی به روشی که عمل می کند، استدلال خود را توضیح دهید و کاملاً مهم باشید. این را به لیست درخواست تغییر تبدیل نکنید در غیر این صورت جلسه شما توسط کمیته به طراحی تبدیل می شود. اگر خودتان را دوست داشته باشید، به هر قیمتی از این کار اجتناب خواهید کرد.

 

خلاصه داستان سرایی

اگر طراحان می خواهند از تمام آنچه طراحی می تواند دفاع کند، باید به عنوان یک مهارت اصلی ارائه را بپذیرند. شما باید مهارت های خود را با استفاده از ابزار طراحی در مهارت های ارائه خود تیز کنید. قبل از ورود به مخاطب، و اهدافی را که می خواهید به آن برسید بشناسید. بهترین خودتان را به اتاق بیاورید و ابزار لازم را به مخاطب خود بدهید تا درباره کار شما فکر کند. کار طراحی خیلی قبل از تصمیم گیری درباره اولین پیکسل آغاز می شود.

 

منبع: uxdesign.cc

آکادمی آژانس طراحی دایره

آموزش طراحی در آژانس طراحی دایره شامل بوت‌کمپ طراحی ۰ تا ۱۰۰، طراحی تجربه کاربری، طراحی تعاملی، طراحی دیزاین سیستم، رنگ و تایپوگرافی و…

به اشتراک‌گذاری در

لوگو سایت

آژانس طراحی دایره

Search