دوره‌ طراحی

تفکر طراحی تا طراحی داشبورد ACE

تفکر طراحی

پس تصمیم به طراحی داشبورد گرفته اید؟ عالیه. من قصد دارم چند پیشنهاد ارائه کنم که می تواند به این روند کمک کند. من این بینش را از تجربه خود در طراحی داشبورد به اشتراک می گذارم. بسته به نوع داشبوردی که طراحی می‌کنید، و اینکه آیا از ابتدا طراحی می‌کنید یا از نو طراحی می‌کنید، ممکن است رویکردتان تغییر کند. اما من قصد دارم برخی از دستورالعمل های کلی را به اشتراک بگذارم که می توانید هنگام طراحی در نظر داشته باشید. پس بیایید شروع کنیم.

برای هدف این مقاله، می‌توان فرض کرد که در حال طراحی داشبوردی برای مدیر فروش یک مغازه کیک‌پزی هستیم. مشتریان از اپلیکیشن سفارش آنلاین برای سفارش کیک استفاده می کنند.

درک نیاز:

اول از همه، مایلیم بدانیم که آیا واقعاً به داشبورد نیاز داریم یا خیر. چگونه بفهمیم که داشبورد راه حل مناسبی است؟ آیا نخست وزیر راه حلی را پیشنهاد کرد؟ اگر بله، چرا؟ آیا ایده دیگری وجود دارد که بتوانیم به آن فکر کنیم؟ اگر داشبورد از قبل وجود داشته باشد، نگاهی به آمار بازدیدها، تعامل و استفاده از صفحه به شما کمک می کند تا بدانید که داشبورد برای مشتریان مفید است یا خیر. این مرحله بیشتر در مورد شناخت مشکلات مشتری است. گاهی اوقات وقتی از ما می‌خواهند یک داشبورد طراحی کنیم، شروع به حل کردن آسان است. اما در عوض، برداشتن یک گام به عقب و جمع‌آوری داده‌ها در مورد نقاط دردناکی که مشتریان امروز دارند، به ما کمک می‌کند تا عمیقاً در مشکلات فرو برویم. ممکن است از مشتریان در مورد مشکل نظارت بر ناوگان منابع، سخت دانستن منابع نیاز به کمک، صرف زمان زیاد برای رفع اشکال و غیره بشنویم. در مورد مثال نانوایی کیک ما، مدیر فروش ممکن است بخواهد بداند چه تعداد کیک در حال تحویل است در حال حاضر، چه تعداد سفارش را می توان با هم گروه بندی کرد تا یک فرد تحویل دهنده، سفارش هایی که با تاخیر انجام شده اند یا موارد اشتباهی داشتند و غیره. پس از جمع آوری داده ها، نوبت به کشف و کاوش در مفاهیم سطح بالا می رسد.

اکتشاف (تعیین هدف داشبورد):

پس از درک مشکلات مشتری، خوب است که چند جلسه غواصی عمیق و کارگاه با تیم برنامه ریزی کنیم. در پروژه‌هایم، جلساتی را با PM ها، سرنخ‌های مهندسی، پشتیبانی مشتری و مشتریان داخلی برنامه‌ریزی کردم تا بفهمم مشتریان ممکن است هنگام نگاه کردن به داشبورد چه سؤالاتی بپرسند. FigJam برای چنین جلساتی بسیار مفید است. من دوست دارم یادداشت های خود را از تحقیقات در طول جلسات اضافه کنم تا ذینفعان زمینه را دریافت کنند. اگر برای ایجاد FigJam برای این جلسات کارگاه به راهنمایی نیاز دارید، نظر خود را اضافه کنید تا من مقاله دیگری بنویسم و الگوهایی را برای آن به اشتراک بگذارم 🙂

به خاطر داشته باشید که وقتی نوبت به طراحی داشبورد می‌رسد، همه نظراتی دارند و بازخورد آنها ممکن است به تیمی که در آن حضور دارند بسیار خاص باشد. به عنوان مثال، پشتیبانی مشتری ممکن است بر روی سناریوهای عیب یابی متمرکز شود زیرا آنها به طور روزانه با آن مسائل سروکار دارند. بنابراین مشارکت بیشتر ذینفعان، درک مشکلات و نیازها را گسترده تر می کند. در این زمان، هدف این است که تا حد امکان نقاط داده جمع آوری شود و هیچ مشکلی محدود نشود. وقتی یادداشت هایی از همه دارید، شروع کنید به گروه بندی آنها بر اساس موضوعات مشترک. به عنوان مثال، نظارت بر وضعیت تحویل کیک برای مدیریت تحویل، سفارش‌هایی که برای اقدامات فوری نیاز به پشتیبانی مشتری دارند، الگوهای سفارش کیک برای اطلاع از علاقه‌مندی/نپسندیدن مشتری و غیره. ما می‌توانیم یک کارگاه اولویت‌بندی برای رتبه‌بندی این دسته‌ها بر اساس اهمیت آنها برگزار کنیم. در این مرحله استفاده از یافته های تحقیق قبلی به همراه مفروضات ما ایده خوبی است.

همه این تم ها به ما کمک می کنند تا هدف(های) داشبورد را تعریف کنیم. این همچنین گفتگوها را در مورد هر مشتری هدف ثانویه ای که باید در مورد آنها فکر کنیم باز می کند. بسیار آسان است که فرض کنیم همه مشتریان مشتریان هدف یک داشبورد هستند. ممکن است در برخی از سناریوها درست باشد، اما گروهی از مشتریان وجود خواهند داشت که وظیفه آنها نظارت بر این آمار است. بنابراین محدود کردن مخاطبان هدف در این مرحله بیشتر به تعیین هدف داشبورد کمک می کند.

توجه: در این مرحله از تعریف معیارها دوری کنید. در طول جلسات کارگاه، برخی از ذینفعان ممکن است در نهایت معیارها را یادداشت کنند – میانگین. تعداد مشتریان سفارش کیک شکلاتی در مقابل کیک وانیلی. اینها می تواند تیم را از حفظ سطح بالا یا دیدن تصویر بزرگ منحرف کند. این بازخوردها در مراحل بعدی مفید هستند. پس آنها را برای بعد ذخیره کنید.

مفاهیم سطح بالا:

با فرض اینکه اهداف داشبورد را تعریف کرده ایم، آماده انجام برخی مفهوم سازی های سطح بالا هستیم. در این مرحله روی داستان داشبورد تمرکز کنید. داستانی را که می خواهید از طریق این داشبورد بگویید، یادداشت کنید. سفر مشتری برای محصول کامل بسیار مفید است. اجازه دهید این جریان ساده را برای مثال نانوایی خود فرض کنیم:

سفارش مشتری برنامه ریزی می کند -> نانوایی سفارش را آماده می کند -> تحویل گیرنده موجود سفارش را به موقع انجام می دهد -> کیک به دست مشتری می رسد

در این مورد، با استفاده از این جریان/سفر ساده، داشبورد داستانی که مدیر فروش می تواند به آن علاقه مند باشد، عبارت است از:

سفارش برنامه ریزی مشتری – کدام کیک ها توسط مشتریان بیشتر دوست دارند؟ کدام مناسبت ها بیشتر محبوب هستند؟ در چه فصلی بیشترین سفارش را دریافت می کنیم؟ و غیره..

نانوایی سفارش را آماده می کند – آیا زمانی وجود دارد که سفارشات لحظه آخری را دریافت کنیم؟ چقدر موجودی داریم؟ آیا ما بیش از حد موجودی ذخیره می کنیم یا خیلی کمتر؟ و غیره..

تحویل‌دهنده موجود سفارش را به موقع تحویل می‌گیرد — چه کسی برای تحویل در دسترس است؟ کدام مقاصد تحویل نزدیک‌تر هستند/به‌طور یکسان گروه‌بندی و به یک شخص اختصاص داده می‌شوند؟ چه تعداد تحویل با تاخیر مواجه شده است؟ چه تعداد از سفارشات مشکل داشتند (آدرس اشتباه، موارد اشتباه و غیره) و غیره..

کیک به مشتری تحویل داده می شود – چند مشتری در مورد هر گونه مشکلی در مورد موارد با پشتیبانی مشتری تماس گرفتند؟ چند مشتری مشتری برگشتی هستند؟ چه تعداد از مشتریان نظرات خوبی از خود به جای گذاشتند؟ و غیره…

ما مراحل سفر را برای ساخت داستان داشبورد ساختارشکنی کرده ایم. برخی از سؤالات ممکن است برای مشتریان مفید نباشند، اما برخی از آنها ممکن است مفید باشند – ما باید بعداً آنها را تأیید کنیم. این تمرین فقط به فکر کردن به هر نقطه تماس و یافتن فرصت های جدید کمک می کند.

خوب، اکنون که داستان را داریم، می‌توانیم چارچوب‌های سیمی طراحی/lo-fi را فقط برای بیان این داستان انجام دهیم. ما باید از تمام داده های جلسات قبلی برای تعریف بیشتر این داستان استفاده کنیم. فرصت‌های جدید کمک می‌کنند تا شکاف‌هایی را که قبلاً فکرش را نمی‌کردیم، ببندیم. مفاهیم سطح بالا را بدون وارد شدن به معیارها ایجاد کنید. این مفاهیم در جلسات بعدی به تعریف معیارها با تیم کمک می کند.

تعریف معیارها:

با استفاده از مفاهیم سطح بالا در مرحله قبل، زمان آن رسیده است که تعریف معیارها را آغاز کنیم. یادداشت‌های جلسات تحقیقات مشتری، جلسات کارگاه، و هر داشبورد/ابزار موجود را بگنجانید. همچنین این زمان خوبی برای مشاهده داشبوردهای مشابه رقبا است. هدف این است که از رقبا متمایز شوید، نه کپی کردن 🙂 داشبوردهایی که دقیقاً از یک دامنه نیستند نیز برای الهام گرفتن از معیارها خوب هستند.

در طول کارگاه، در صورت امکان، PM ها، مهندسی، پشتیبانی مشتری، تیم مستندسازی و مشتریان داخلی/خارجی را شامل می شود. بر اساس دسترسی مشتری، با خیال راحت آنها را به جلسه اضافه کنید. برای داستانی که ایجاد کردیم، از ذینفعان بخواهید معیارهایی را بنویسند که می تواند به ارتباط آن کمک کند. در کنار معیارها، باید از آنها بخواهیم بنویسند که این متریک چگونه کمک می کند. به عنوان مثال، برای درک اینکه مشتریان کدام کیک‌ها را دوست دارند، معیارها می‌توانند عبارتند از: بیشترین سفارش کیک در طول زمان، کمترین سفارش کیک در طول زمان، فروش بر اساس محصول در طول زمان، فروش فصلی، و غیره. ما باید این تمرین را برای کل داستان انجام دهیم. در این مرحله، تعداد زیادی متریک خواهیم داشت.

ایده: در این مرحله ما –

نکات درد مشتری را درک کند

داستان داشبورد را تعریف کند

معیارهایی را برای برقراری ارتباط با داستان تعریف کند

اکنون زمان انجام طرح های اولیه است. با استفاده از همه این داده ها، مفاهیم اولیه را ایجاد کنید. این بار می‌خواهیم روی جزئیات طراحی تمرکز کنیم – طرح‌بندی، نوع تجمع‌های متریک، فیلترهای داشبورد، و غیره. می‌خواهیم مفروضاتی را که داریم تأیید کنیم. من صادقانه می گویم که رضایت کامل همه مشتریان ممکن نیست. اما ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که داشبورد ما مفید است و مشتریان به طور منظم از آن بازدید می کنند تا زندگی خود را آسان کنند. در این مرحله، انبوهی از بازخوردها، تکرارهای طراحی زیادی و شاید مراحل مشخصی از راه اندازی داشبورد وجود خواهد داشت. اگر داشبورد ما هرگز وجود نداشت، خوب است فاز اول را با حداقل معیارهای اصلی راه اندازی کنیم و بازخورد مشتریان را جمع آوری کنیم.

بازخورد مشتری:

تهیه یک طرح تحقیقاتی برای حداقل ۱۰ مشتری مختلف به ما کمک می کند. می‌توانیم مشتریان جدید و با تجربه، شرکت‌های کوچک، متوسط و بزرگ را انتخاب کنیم، از مشتریان مبتنی بر کیس استفاده کنیم، و غیره. برای مثال، اگر در حال طراحی داشبوردی برای نانوایی کیک هستیم، دریافت بازخورد از مشتریان جدید و با تجربه می‌تواند مفید باشد. مشتریانی که به صورت عمده و افراد سفارش می دهند نیز مفید هستند. اگر داشبورد هرگز وجود نداشت، باید روی تنوع مشتریان تمرکز کنیم.

همچنین باید بپذیریم که داشبورد در طول زمان تکامل خواهد یافت. هرچه بیشتر با مشتریان کار کنیم، داشبورد در طول زمان بهتر خواهد شد. پیشنهاد می کنم در صورت امکان نسخه بتای داشبورد را انجام دهید. از نسخه بتا، می‌توانیم پس از راه‌اندازی، داده‌ها را جمع‌آوری کنیم، نسخه نهایی را با کمی اطمینان بیشتر در دسترس بودن، تکرار کنیم و نسخه نهایی را راه‌اندازی کنیم.

تعریف موفقیت:

زمانی که هدف داشبورد را تعریف کردیم، به نوعی معیارهای موفقیت را برای داشبورد خود نیز تعریف کردیم. به عنوان مثال، اگر هدف داشبورد ما کمک به مدیر فروش برای کارآمدی در رسیدگی به سفارش‌ها باشد، می‌خواهیم ببینیم مدیر فروش قبل از راه‌اندازی داشبورد چقدر زمان صرف کرده است. ما باید KPIهای موفقیت را قبل از راه‌اندازی تعریف کنیم تا بتوانیم عملکرد خود را ارزیابی کنیم.

 اندازه گیری موفقیت:

معیارهایی که در مرحله قبل تعریف کردیم باید به ما نشان دهد که چگونه این کار را انجام دادیم. علاوه بر این، ما باید معیارهای عمومی را اندازه گیری کنیم: تعداد مشتریانی که از داشبورد بازدید کرده اند (قبل از بعد)، زمان ماندن در صفحه، اقدامات انجام شده در داشبورد، نرخ افت از داشبورد، و غیره. مرحله خوبی برای جمع آوری رتبه های رضایت سریع از مشتریان. ما می توانیم این کار را با یک فرم/پیام عمومی در داشبورد انجام دهیم. به خاطر داشته باشید که ما نمی‌خواهیم با نشان دادن چنین پیام‌هایی هر روز مشتریان را آزار دهیم 🙂 هر چه این پیام‌ها متنی‌تر باشند، بهتر است. همچنین باید از مصاحبه ها بازخورد جمع آوری کنیم. ترکیب بازخورد کمی و کیفی می تواند بینش بهتری نسبت به تجربه مشتری به ما بدهد. بر اساس بازخورد، می‌توانیم داشبورد را در طول زمان اصلاح کرده و بهتر کنیم.

منبع: uxplanet.org

آکادمی آژانس طراحی دایره

آموزش طراحی در آژانس طراحی دایره شامل بوت‌کمپ طراحی ۰ تا ۱۰۰، طراحی تجربه کاربری، طراحی تعاملی، طراحی دیزاین سیستم، رنگ و تایپوگرافی و…

به اشتراک‌گذاری در

Search