تجربه کاربری Agile یک روش طراحی است که بر اصول توسعه نرمافزار Agile مبتنی است. Agile یک رویکرد اثباتشده در توسعه نرمافزار است که بر انعطافپذیری، همکاری و کارآیی تأکید دارد. تجربه کاربری Agile همان ارزشهای Agile را در ساختار پروژههای طراحی دیجیتال به کار میبرد. این یک رویکرد انعطافپذیر، همکاریآمیز و مرتبهبندی شده به طراحی تجربه کاربری است که بر ارائه راهکارهای طراحی با کیفیت بالا تمرکز دارد که به طور مداوم انتظارات و انتظارات کاربران را برآورده میکند و حتی از آنها فراتر میرود.
تیمهای طراحی با رویکرد تجربه کاربری Agile میپذیرند که نیازها و الزامات کاربران به مرور زمان تغییر میکنند و این عدم اطمینان را با بهروز رسانی مداوم طراحیهای خود و تست آنها با کاربران پذیرفته و از این راه به شناسایی و حل مشکلات پتانسیلی در طراحیهای خود در زمان زودهنگام میپردازند و محصولات و خدماتی را ارائه میدهند که واقعاً به مرکز کاربران میپردازند. این رویکرد مرتبهبندی شده همچنین فرهنگ همکاری، آزمایش و بهبود مداوم در محیط کار را ترویج میکند.
در این مقاله، اصول اساسی رویکرد طراحی تجربه کاربری Agile را بررسی خواهیم کرد و ارزیابی خواهیم نمود که این رویکرد چگونه به تیمهای طراحی کمک میکند تا کارآیی خود را افزایش دهند و محصولات و خدمات دیجیتال متمرکز بر کاربر را طراحی نمایند. همچنین، دستورالعملهای واضحی را برای طراحان تجربه کاربری ارائه خواهیم داد که میخواهند این رویکرد را در فرآیند طراحی خود اجرا کنند.
فرآیند تجربه کاربری Agile چیست؟
قبل از بحث در مورد تجربه کاربری Agile، بیایید درباره روش طراحی صحبت کنیم که قبل از ابداع این رویکرد مرتبهبندی و انعطافپذیر وجود داشت. قبل از ورود به فضای Agile، بیشتر تیمهای طراحی تحت مدل پیشرو “آبشار” در توسعه محصول عمل میکردند. مدل “آبشار” یک روش متوالی برای طراحی/توسعه محصول است که فرآیند طراحی تجربه کاربری را به چندین فاز متمایز مانند تحقیقات کاربری، سیمنمایی، تست و غیره تقسیم میکند.
این فازها به ترتیب یکی پس از دیگری انجام میشوند، و هر فاز به خروجیها و نتایج فاز قبل وابسته است.
پروژههای آبشار به دلیل زمانبندی ثابت و الزامات دقیق خود مشخص میشوند. این میتواند برای طراحان تجربه کاربری مفید باشد، زیرا این امکان را به آنها میدهد که پیش از شروع به کار در پروژهها، برنامهها و زمانبندیهای واضحی ایجاد کنند. با این حال، این انعطافناپذیری با هزینههای بسیاری همراه است. در دنیای واقعی، نیازها، الزامات و انتظارات کاربران بهطور مداوم تغییر میکنند. اگر یک تیم طراحی تجربه کاربری مشکلات عمدهای در طراحی خود را در اواخر فرآیند آبشار کشف کند، ممکن است بخواهد از ابتدا شروع کند. این ممکن است زحمتآور و گرانبهای باشد.
علاوه بر این، در این مدل، ذینفعان پروژه فرصت ارائه بازخورد در مورد فرآیند طراحی را تا زمان تولید نمونه یا طراحی نهایی ندارند. در هنگام اجرای یک محصول، ممکن است برای اعمال تغییرات طراحی مهم، خیلی دیر باشد. Agile یک رویکرد مرتبهبندی و انعطافپذیر است که به حل این مشکلات میپردازد. اینجا چگونه است:
- اسپرینتها: به جای فازها، پروژههای طراحی تجربه کاربری مبتنی بر Agile به دورههای کوچکتر و مرتبهبندی شدهتر تقسیم میشوند. این دورهها اسپرینت نامیده میشوند. هر اسپرینت معمولاً چند روز (۳ تا ۱۴ روز) به طول میانجامد. در هر اسپرینت، همه اعضای تیم طراحی بر روی انجام مجموعه خاصی از وظایف متمرکز میشوند.
- چابک و متقاطع: تیمهای طراحی تجربه کاربری Agile متقاطع هستند. آنها از اعضای همه راههای فرآیند طراحی محصول تشکیل شدهاند، از جمله مدیران محصول، طراحان تجربه کاربری، توسعه دهندگان نرمافزار (front-end و back-end)، مهندسان تضمین کیفیت (QA) و غیره. این حرفهایان تخصصهای خود را ترکیب میکنند تا هر اسپرینت را از دیدگاه بینظیر خود کامل کنند: از اولین تصویر محصول تا راهاندازی نهایی محصول.
- برنامهریزی پیش از اسپرینت: در ابتدای هر اسپرینت، تیم طراحی جلسهای برگزار میکند تا کارهای آینده را برنامهریزی و زمانبندی کند. آنها اهداف اصلی اسپرینت را تعریف میکنند، وظایف مرتبط با طراحی تجربه کاربری که باید انجام شود را مشخص میکنند و مقدار تلاش مورد نیاز از هر عضو تیم را برای هر وظیفه مرور میکنند. پس از تعیین برنامه/زمانبندی اسپرینت، تیم شروع به اجرای وظایف میکند.
- همکاری: حالا، طبیعت متقاطع تیم طراحی تجربه کاربری Agile بیشتر به چشم میآید. همه با هم کار میکنند تا وظایف خاص خود را به موقع و با کیفیت عالی انجام دهند. با هر اسپرینت، تیم قطعات کاری اصلی طرا
- حی نهایی محصول را تشکیل میدهد. این قطعات کوچک کاری توسط همه اعضای تیم و ذینفعان اصلی در پروژه ارزیابی میشوند. بر اساس این بازخورد، تیم به بهبودهای تدریجی در طراحیهای خود ادامه میدهد.
- بهبود مداوم: در انتهای هر اسپرینت، تیم جلسات بازخورد دارد و بر اساس آن به بهبود جوانب کار خود فکر میکند. این بازخورد مداوم کمک میکند تا تیم اطمینان حاصل کند که کار آنها با نیازها و انتظارات کاربران و ذینفعان هماهنگ است. با هر اسپرینت، کیفیت طراحی بهبود مییابد. تمرکز بر بهبود مداوم هم به تیم کمک میکند تا در طول زمان کارآمدتر و موثرتر شود.
در طراحی تجربه کاربری آبشار، تصمیمات طراحی نمیتواند تا زمان تحویل سیمنماها و ماکآپها نهایی شود. در طراحی تجربه کاربری Agile، تصمیمات کلیدی توسعه و طراحی پس از هر اسپرینت نهایی میشوند، که این امکان را فراهم میکند تا ایدههای طراحی سریعتر تست و راهاندازی شوند. در زمینه ارائه طراحیهای انعطافپذیر و متمرکز بر کاربر که به سرعت نیازهای کاربران را برآورده میکنند، تجربه کاربری Agile یک روش طراحی موثر و از ریسک کمتر است. اجرای این رویکرد ممکن است در ابتدا برای تیمهای طراحی پیچیده باشد.
اما، با گذر زمان، بیشتر تیمها همکاری بیشتری پیدا کرده و طراحیهای کاری را به کاربران به سرعت ارائه میدهند. در ادامه، یک نمونه واقعی از اینچگونگی این امر را مشاهده میکنیم. تصور کنید یک آژانس طراحی در حال طراحی یک اپلیکیشن جدید برای ارسال غذا است. بیایید ببینیم چگونه تیم پروژه را به چندین اسپرینت تقسیم میکند تا فرآیند طراحی را بهینهسازی کند:
در اسپرینتهای بعدی، تیم میتواند به تکرار طراحی اپلیکیشن ادامه دهد و ویژگیها/رسانههای جدید را اضافه کند و باگها را برطرف کند. در طول این فرآیند، آنها می توانند از بازخورد کاربران/ذینفعان برای شناسایی فرصت ها برای بهبود طراحی استفاده کنند. پس از تکمیل فرآیند طراحی، تیم می تواند آن را مستقر کرده و نظارت بر عملکرد آن را آغاز کند. آنها میتوانند طراحی برنامه را تا زمانی که تجربههای کاربری باکیفیتی ارائه کند، به بهبود خود ادامه دهند.
این تنها نمونه ای از نحوه طراحی اپلیکیشن ها تحت مدل Agile UX بود. اسپرینت ها و وظایف خاصی که درگیر هستند بسته به پروژه خاص متفاوت خواهد بود. با این حال، رویکرد یکسان خواهد بود: پروژه را به چرخه های کوتاه و تکراری تقسیم کنید، از بازخورد سهامداران استفاده کنید، و برای تغییر در طول فرآیند طراحی انعطاف پذیر باشید. اسپرینت ها و وظایف خاص نیز بسته به ترکیب تیم طراحی متفاوت خواهد بود.
تیمهای طراحی Agile UX معمولاً متشکل از چندین حرفهای هستند که هر کدام دارای مهارتها و تخصصهای مختلفی هستند. از ارزیابی نیازهای کاربران گرفته تا طراحی رابط کاربری تا آزمایش محصول، این افراد حرفه ای مهارت های خود را برای تکمیل هر سرعت به کارآمدترین شکل ممکن ترکیب می کنند. در اینجا برخی از حرفه ای هایی هستند که معمولاً در یک تیم Agile UX یافت می شوند:
علاوه بر این نقشهای اصلی، تیمهای Agile UX ممکن است دارای متخصصان دیگری مانند محققان UX، مهندسین تضمین کیفیت (QA)، استراتژیستهای محتوا، طراحان بصری و غیره باشند. قبل از پیوستن به تیم، این افراد حرفه ای برای پیروی از اصول اصلی Agile آموزش می بینند. در اینجا می توانید فهرست جامعی از این اصول را بیابید.
در حالی که چندین روش مختلف وجود دارد که یک تیم می تواند متدولوژی Agile UX را پیاده سازی کند (Scrum، Lean، Crystal Clear، و غیره)، اصول اصلی Agile زیر همه این تکنیک های پیاده سازی را یکسان می کند:
- همکاری تیمی و تحلیل بازخورد مشتری برای فرآیند طراحی ضروری است
- پروژه ها باید به تدریج تکمیل شوند. تکرارهای کوچکتر باید امکان بازخورد و بهبود مستمر را در طول چرخه طراحی فراهم کنند
- تصمیمات طراحی همیشه باید بر اساس نیازها، رفتارها و اهداف کاربر هدایت شوند
- همه اعضای تیم متقابل باید درک مشترکی از اهداف طراحی داشته باشند
- نمونه سازی و آزمایش باید جزء لاینفک تصمیمات طراحی باشد
- اعضای تیم طراحی باید در هر جلسه روزانه پذیرای بازخورد باشند
نیاز به UX Agile
از زمان معرفی آن در سال ۲۰۰۱، متدولوژی Agile دنیای توسعه نرم افزار را متحول کرده است. با این حال، پذیرش آن در دنیای طراحی UX تدریجی بوده است. این احتمالاً به دلیل ماهیت غیرمتمرکز مسئولیت پذیری در تیم های Agile است.
در تیمهای طراحی UX سنتی، مسئولیتپذیری در دست چند رهبر تیم و سهامداران کلیدی متمرکز است. در تیم های Agile UX، مسئولیت پذیری بر دوش تک تک اعضای تیم است. این شیوه کار در ابتدا می تواند دلسرد کننده باشد.
اما، به سرعت به یکی از بزرگترین نقاط قوت تیم های Agile UX تبدیل شد. طراحان UX با مسئولیت پذیری برای وظایف فردی خود، می توانند درک بهتری از اهداف کسب و کار داشته باشند. بله، خطر شکست فردی همیشه در تیم های agile وجود دارد.
اما، این تیم ها در مورد مقابله با این خطر یک شعار واضح دارند: “شکست زودهنگام اما شکست کوچک”. این نگرش رضایت را از بین می برد و فرهنگ بهبود مستمر را پرورش می دهد.
در اینجا برخی از مزایای قابل توجه دیگر اتخاذ روش طراحی UX Agile آورده شده است:
- انعطاف پذیری: پروژه های Agile UX غیر متوالی هستند. آنها به وظایف کوچک و قابل مدیریت تقسیم می شوند که می توان آنها را در طول هر دوی سرعت تکمیل و بهبود بخشید. تطبیق تیم های Agile UX با بازخورد آسان است زیرا آنها می توانند به طور مداوم اشتباهات را با تنظیم بک لاگ برای اسپرینت بعدی تصحیح کنند.
- محوریت کاربر: طراحی UX Agile ذاتاً کاربر محور است، زیرا اعضای تیم بر ارائه حداکثر ارزش به کاربران در هر اسپرینت تمرکز میکنند.
- پاسخگویی: طراحی UX Agile یک فرآیند مشارکتی است. این امر مستلزم مشارکت فعال همه اعضای تیم است و همه مسئول موفقیت/شکست پروژه های طراحی هستند.
- سرعت: با ارائه طرحهای کاری زودهنگام و مکرر به کاربران، تیمهای Agile UX میتوانند به سرعت طرحها و ویژگیهای محصول جدید را به بازار معرفی کنند. این سرعت برای دستیابی به موفقیت در چشم انداز دیجیتال به سرعت در حال تحول امروزی حیاتی است.
- شفافیت: اعضای تیم چاره ای ندارند جز اینکه ۱۰۰% در مورد کار خود شفاف باشند زیرا از آنها خواسته می شود که به روز رسانی پیشرفت را به صورت روزانه با ذینفعان به اشتراک بگذارند. این شفافیت به ایجاد روحیه تیمی کمک می کند.
- مشارکت کاربر: تیم های Agile UX کاربران هدف را در طول فرآیند طراحی درگیر می کنند. بازخورد آنها تضمین می کند که طرح ها نیازها/انتظارات کلیدی کاربر را برآورده می کنند.
روش های Agile UX: عالی و پرکاربرد
روشهای مختلفی وجود دارد که میتوان از آنها برای پیادهسازی مؤثر اصول Agile UX استفاده کرد. آنها عبارتند از:
- اسکرام: چارچوبی برای توسعه/ارائه طرح ها در تکرارهای کوتاه.
- کانبان: روشی برای تجسم کار طراحی. Kanban معمولاً در کنار اسکرام استفاده می شود تا به تیم ها کمک کند تا اولویت بندی کنند و در مسیر کار خود باقی بمانند.
- Lean UX: این رویکرد مبتنی بر Agile و کاربر محور در طراحی UX بر ارائه راه حل های طراحی با ارزش بالا به کاربران در کوتاه ترین دوره های زمانی ممکن تمرکز دارد. برای دستیابی به این هدف، طراحان UX ناب آزمایشها و آزمایشهایی را روی حداقل طرحهای محصول قابل دوام (MVP) انجام میدهند. نتایج این آزمایشها به طراحان UX کمک میکند تا به سرعت طرحهای خود را تکرار کنند و آنها را نزد کاربران تأیید کنند.
بدیهی است که بهترین روش پیاده سازی Agile به نیازهای خاص تیم طراحی UX و پروژه ای که روی آن کار می کنند بستگی دارد. اسکرام بهترین انتخاب برای تیم های سریع است که ترجیح می دهند در تکرارهای کوتاه کار کنند و طرح های کاری را به طور مکرر ارائه دهند. کانبان انتخاب خوبی برای تیمهای طراحی است که وقتی میخواهند کار خود را تجسم کنند، بهرهوری بالایی دارند.
Lean UX بر به حداقل رساندن ضایعات و به حداکثر رساندن ارزش متمرکز است. این روش مکمل مدل کار مبتنی بر اسپرینت Agile است که بر ارائه طرحهای کاری تا حد امکان سریع و مکرر به کاربران متمرکز است. Lean UX می تواند به روش های زیر به تیم های Agile UX کمک کند:
- مهم ترین داستان های کاربران را شناسایی کنید
- نمونه های اولیه طراحی را به سرعت ایجاد و آزمایش کنید
- نظرات کاربران را زود جمع آوری کنید و تغییرات طراحی مناسب را ایجاد کنید
- راه اندازی ویژگی های طراحی به سرعت و تکراری
اینها برخی از دلایلی است که چرا تیم های برتر Agile UX بسیاری از اصول اصلی UX ناب را اتخاذ می کنند.
چگونه اصول UX Agile را در کار خود ادغام کنید
Agile یک متدولوژی طراحی برای همه نیست. حداقل ۱۰ فریمورک Agile به خوبی تثبیت شده وجود دارد که توسط تیم های طراحی در سراسر جهان دنبال می شوند. طراحان حرفه ای UX باید بر اصول اصلی Agile تسلط داشته باشند و در مورد تعدادی از این چارچوب ها بیاموزند. از آنجایی که Agile UX تا حدودی از متدولوژی های طراحی UX سنتی فاصله دارد، این فرآیند یادگیری می تواند برای همه اعضای تیم طراحی دشوار باشد. به همین دلیل شرکت در جلسات آموزشی حرفه ای Agile برای آنها (مدیران محصول، طراحان و غیره) ضروری است.
طراحان UI/UX نیز باید یاد بگیرند که چگونه با طرز فکر Agile فکر کنند. Agile UX به ما می آموزد که طراحی محصول یک فرآیند افزایشی است. از این رو، طراحان باید بازخورد را پذیرفته و از آن برای اصلاح مداوم کار خود در هر مرحله از فرآیند طراحی استفاده کنند
ممنون از توجهتون
منبع: uxplanet.org