دوره‌ طراحی

به ایده های خود زندگی دهید

ایده شما

چند وقت پیش بود که مصاحبه ای با رایان سینگر رئیس استراتژی بیس کمپ خواندم که جالب بود.وقتی مصاحبه کننده پرسید: “چگونه می توانید به مرحله ای برسید که اوضاع فقط به آسانی در حال اجرا باشد؟ مردم کجا اشتباه می کنند؟ ” او جواب داد مردم با آغاز یک کار شروع به تلاش میکنند نه با شروع فرآیند یا یک محصول. اما اگر آنها بجای آنکه هیجانی شوند واز یک ایده به ایده دیگر بپرند، تمرکز خود را روی چند قطعه بگذارند مطمئنا روند کارشان بهتر خواهد بود.

تعهد به انجام طراحی یکی از اصول اساسی کار است، این مساله در ابتدا ممکن است عجیب به نظر برسد، اما ساختن محصول بخشی از یک فرآیند است و باید درک کنیم که این محصول برای راحت تر بودن کاربر ما می باشد. مرحله ساختن و آزمایش نیز زمانی است که افراد معمولاً درگیر جزئیات و دیگر سیاست ها و کارها می شوند. باید سعی  کنید هیچوقت چیزی ملموس تحویل ندهید.

ما بطور مداوم تکرار می کنیم که کدام ایده بهتر است و یا چه تعداد فرصت عالی دیگر وجود دارد. با بررسی استراتژی ها، جلسات طولانی، تعداد بالای طرح ها و محتوای طرح ها، سعی می کنیم همه چیز را انجام دهیم اما چیزی را تحویل نمی دهیم. و همه اینها حاصل یک نقشه راه یک ساله می باشد که شما نمی توانید چیزی اضافه یا حذف کنید. به دلیل اینکه تمام تلاش خود را انجام داده اید و شما اینگونه سرمایه گذاری کرده اید. اما چندین کار وجود دارد که می توانیم در هنگام طراحی،کمک میکند تا بتوانید به ایده های خود زندگی دهید و به بهتر شدن محصولاتمان انجام دهیم.

 

تیم های کوچکتر ، تمرکز بیشتر
تیم های کوچکتر ، تمرکز بیشتر

تیم های کوچکتر ، تمرکز بیشتر

اینکه شرکت شما چقدر بزرگ یا کوچک باشد مهم نیست، به یاد داشته باشید که همیشه ۲یا ۳ نفر را برای یک قسمت قرار دهید تا شروع به کار آن قسمت کنند. و سپس انرژی خود را روی ۲-۳ ویژگی دیگر متمرکز کنید که می توانید وقت و تلاش خود را به آن اختصاص دهید.

بیایید اینطور بگوییم که قرار است شما در محصول خود تغییراتی ایجاد کنید، یا یک ویژگی را بروزرسانی کنید یا چیز جدیدی اضافه کنید. در مرحله اول ، نیازی به مشارکت کل افراد شرکت در این فرآیند نیست.

به عنوان مثال ، بچه های Basecamp همیشه تیمی متشکل از ۳ نفر (۱ طراح و دو توسعه دهنده) را تشکیل می دهند که به طور جداگانه از کل شرکت در یک پروژه ویژه کار می کنند. و جالب ترین چیز این است که هیچ کس از شرکت مجاز به مزاحمت یا درخواستی از آنها نمی باشد. (حتی اگر خانه در حال سوختن باشد). همچنین به آنها تمرکز و آزادی کامل در مدیریت زمان اختصاص داده می شود.

به این ترتیب ، شما خلاقیت یک تیم را حفظ می کنید و اجازه نمی دهید که تا تصمیمات و سایر سیاست های دیگر روند کارشان را بر هم بزند. اما بعد از نهایی شدن یک ایده، تعهد به انجام کار و طراحی آن به وجود می آید.

نکته ای که در طول مصاحبه، Ryan Singer به آن اشاره کرد این بود که :

هر روز شما قصد دارید ایده های جدیدی را ارائه دهید که عالی هستند. اما آیا می توانید در جایی که این ایده مهم می باشد را تصور کنید؟ اینجا جایی است که بسیاری از ایده ها با شکست مواجه می شوند.

همانطور که قبلا گفتیم، پرسیدن سؤال در طول مسیر کاری باعث می شود تا هدفتان روشن تر شود. در این حالت،  سؤالهای شما، باعث بحث و گفتگو در زمانهای مختلف خواهد شد. بنابراین هنگامی که یک ایده (ویژگی) را پیدا کردید، تصمیم به اجرایی کردن آن و کارکردن برای خودتان می گیرید، حالا باید برای خود و تیم تان زمان تعیین کنید. زمانی که مشخص می کند شما تا کی باید آن را آماده کنید و تحویل دهید. بیایید اینطور بگوییم که شما قراره یک محصول با ویژگی مشخص  را در یک ماه ارائه دهید. باید با خود قرار بذارید که این کار را در یک ماه  آماده و تمام کنید و بیشتر طول نکشد.

مشکل ایده ها در تعهد نهفته است
مشکل ایده ها در تعهد نهفته است

مشکل ایده ها در تعهد نهفته است

مشکل وقتی شروع می شود که روی چیزی زیادی بمانید. شما می بایست بازخوردها را دریافت کنید و داده های خام را مشاهده و بررسی کنید. تا متوجه شوید  کجای  کار اشتباه کرده اید. کارکردتان چگونه بوده؟  چگونه می توانیم دفعه بعد بهتر عمل کنیم؟ ما نباید محصولات نیمه تمام را ارائه دهیم که برای کاربر نهایی ارزشی ندارند.

 

در این راه شما متوجه خواهید شد که ویژگی ها یا ایده ها برای محصولات مانند نوزاد است، که چیزهای  زیادی را از زوایای دیگری مشاهده خواهید کرد. شما می توانید فرزندان زیادی را به فرزندی خود قبول کنید، اما مشکل اینجا است، آیا شما قادر به انجام سرپرستی آنها هستید؟ از تمام مراحل شامل نمونه سازی، آزمایش، تکرار، تست و راه اندازی آگاه هستید؟ اینجا، جایی است که ما باید درک کنیم که همیشه موارد دیگر بهتر نیستند. بعضی اوقات ارائه یک ویژگی عالی بسیار بهتر از دو ویژگی متوسط ​​است.

 

چه کنیم اگر ما ایده های بسیار زیادی داریم؟

این بدین معناست که شما باید با شک و تردید زندگی کنید. هنگامی که خود را متعهد به تحویل چیزی کردید، باید توان روبرویی با مشکلات انجام آن را داشته باشید.  هر چه می خواهید به من بگویید، اما شاید مردم از آن خوششان نیاید. می دانم چه احساسی دارد زیرا ممکن است همیشه ایده شما جواب ندهد و شانس با شما نباشد و شکست بخورید. اما در طراحی یک محصول، شک و تردید مانند برادر و خواهر شما است. شما می توانید آن را نادیده بگیرید، اما هنور هم وجود دارد. زندگی با این اوضاع  چیزی است که شما باید در طول راه اندازی و پس از اجرای پروژه از آن استقبال کنید.

به عنوان مثال ، شما ممکن است یک نوار منوی بد، برای برنامه iPhone خود داشته باشید، اما کار کند. به نظر می رسد،  زیبایی، براق بودن و حتی از نظر فنی ، می تواند بهبود یابد ، اما این منو کارمان را انجام می دهد. بنابراین شما مجبور خواهید بود انتخاب کنید. آیا انرژی خود را بر بهبود آن متمرکز خواهم کرد یا با شک و تردید زندگی خواهم کرد و خودم را بر روی موارد مهم دیگر برای کاربرم متمرکز می کنم؟ مانند این که سرعت و قابلیت اطمینان برنامه را افزایش دهم. این نوع سؤالات در طی فرآیند طراحی بسیار برایتان به وجود می آید.

و بعضی اوقات، ممکن است آن نوار منو را آنگونه که هست رها کنید و هفته ها از شروع راه اندازی بگذرد. تنها پس از یک دوره معین، به جای ایجاد یک بروزرسانی بصری ذهنی، می توانید ایده بهبود آن را بدست آورید و اجرایی کنید.و یک طراحی درست و بدون تعهد به آن را انجام دهید.

این زمانی است که شما بتوانید مرز آن را ببینید و بدانید که چگونه است.پس باید نظم و انظباتی وجود داشته باشد که کارتان راحت تر باشد. چیزهای مهمی در حال حاضر وجود دارد که باید بدانید و چیزهایی که فضای مشخصی برای توسعه بعدی ندارند. یک زندگی بلاتکلیف ولی با شهامت و اعتماد داشتن به فرآیند.

 

مشکل همیشگی طراحان!
مشکل همیشگی طراحان!

انجام پیکسل ها در مراحل اولیه

برخی معتقدند که در ابتدای کار نیاز به انجام بخش بصری نیست زیرا روند کار را کند می کند. اما چیزی که ممکن است آنها در اینجا اشتباه کنند این نیست که شما نباید آن را انجام دهید، بلکه باید بدانید کدام قسمت برای کاربر بیشترین ارزش را داراست. اگر بخش بصری مهم است پس باید در ابتدای کار آن را انجام دهید، اما اگر اینطور نیست پس باید روی قسمت فنی محصول یا قسمتهای اساسی دیگر تمرکز کنید.

بیایید بگوییم که پروژه شما طراحی وب سایت برای تبلیغ کتاب است. اگر فقط به بخش فنی توجه کرده باشید، یک نکته مهم را در اینجا از دست می دهید و آن اینکه بخش دیداری از اهمیت بیشتری برخوردار است. این نقش مهمی در فروش آن کتاب دارد. و اگر به چیزهای دیگری توجه کنید تا فروش عالی و قابل توجه داشته باشید، باز یک فرصت بزرگ را از دست خواهید داد. شما نمی توانید همیشه یک مشکل را با همان رویکرد حل کنید.

مشتری در تلاش است تا هنگام استفاده یا خرید یک محصول یا خدمات از شما به یک هدف عالی برسد. و وظیفه ما این است که آن پیشرفت را تعریف کنیم و به آنها تحویل دهیم. پیشرفت می تواند فنی ، عاطفی و حتی اجتماعی باشد. باید به خاطر داشته باشید که هیچ کس روش صحیحی برای انجام کارها ندارد. شما باید تصمیم بگیرید که برای هر پروژه و کاربرانتان چه چیزی بیشتر اهمیت دارد.

 

منبع : uxplanet.org

 

آکادمی آژانس طراحی دایره

آموزش طراحی در آژانس طراحی دایره شامل بوت‌کمپ طراحی ۰ تا ۱۰۰، طراحی تجربه کاربری، طراحی تعاملی، طراحی دیزاین سیستم، رنگ و تایپوگرافی و…

به اشتراک‌گذاری در

Search